افزایش بودجه نیروهای انتظامی، رژیم را از سرنگونی نجات نخواهد داد
دولت‌های سرمایه‌داری از بدو وجودشان برای حفظ بازارهای خارجی و سرکوب مبارزات زحمتکشان و نیروهای مترقی، هر سال بر بودجه نظامی و انتظامی خود افزوده‌‌اند. در واقع سرمایه‌داری از روز پیدایش علیه زحمتکشان قهر مسلح اعمال کرده است. اگر ما این مدعا را در ایران مورد بررسی قرار دهیم خواهیم دید که «اختصاص یک چهارم بودجه عمومی ایران برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی» است (VON - ۷/۶/۱۴۰۳)
بودجه انتظامی ایران نیز حداقل از تاریخ روی کار آمدن دولت سرمایه‌داری جمهوری اسلامی ایران، هر سال هنگفت‌تر علیه مردم به تصویب رسیده است. برای نمونه «در اواخر سال ۱۳۹۹ کمیسیون تلفیق مجلس بدون اطلاع به برخی نمایندگان به بودجه سال ۱۴۰۰ نیروهای انتظامی ۶۹۵۷ هزار میلیارد تومان افزوده است.» (خبرگزاری جمهوری اسلامی ایرنا – اریبهشت ۱۴۰۳)
در بودجه ۱۴۰۳ «۱۱۸ همتی [اصطلاحاً هر همت برابر ۱۰۰۰ میلیارد تومان] هم که توسط مجلس در نظر گرفته شده مازاد بر سهمی است که دولت در نظر گرفته است.» (ایرنا – اردیبهشت ۱۴۰۳) این بودجه به گفته رادیو فردا ۱٫۵ برابر بودجه نیروهای انتظامی در سال گذشته است. در عین حال ۳۰ هزار میلیارد تومان نیز از منابع نفتی در اختیار این نیروی مسلح داخلی قرار داده شده است. در همین زمینه «نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز - ۱۱ اردیبهشت ماه - با اکثریت آرا با جدول ۲۱ بودجه ۱۴۰۳ موافقت کردند که بر اساس آن ۱٫۸ میلیارد یورو به عنوان فرا بودجه تهاتر نفت برای نیروهای مسلح در نظر گرفته شد.» (ایرانا - ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ – کد خبر: ۸۵۴۶۱۵۸۶) رئیس کمیسیون تلفیق بودجه نیز می‌گوید: « در جدول ۲۱، حدود ۱٫۸ میلیارد یورو به نیروهای مسلح اختصاص یافته و تمام زوایای امنیتی کشور از مرزها گرفته تا پایتخت مربوط به این جدول است.» (همانجا)
«فرماندهی کل انتظامی جمهوری اسلامی علاوه‌ بر بودجۀ طرح‌های ویژۀ خود، برای اجرای طرح موسوم به «تقویت بنیۀ دفاعی» نیز مبلغ ۸۸ هزار میلیارد تومان از منابع عمومی کشور و پنج هزار و ۹۸۰ میلیارد تومان از محل تحویل نفت خام بودجه می‌گیرد.» (رادیو فردا – ۲۶ شهریور ۱۴۰۳)
این دو نمونه به ویژه نمونه دوم که بعد از جنبش دمکراتیک ۱۴۰۱ برای تقابل و آمادگی  بیشتر دولت علیه جنبش‌های احتمالی آینده تدارک دیده شده است، روند ذاتی نظام سرمایه‌داری را به روشنی نشان می‌دهد. داده‌هائی که در شکل ارقام فوق آورده شد، هنوز کاملا منطبق با واقعیت نیست. بودجه نیروهای انتظامی ایران  بسیار بیشتر از آن است که اعلام می‌کنند. این بودجه همانند بودجه کل نیروهای مسلح نه کاملا علنی است و نه واقعی. ولی داده‌های خودشان نشان می‌دهد که هر سال بخش بیشتری از بودجه و ثروت عمومی مردم را می‌بلعد.
از سال ۱۴۰۱ ارگان جدیدی به نام "حجاب و عفاف" تشکیل شد که پس از تغییراتی، طرح نور نام گرفت. این طرح وزنه دیگری بر وزنه بودجه نیروهای انتظامی افزوده است. دولت رئیسی ۶۰۰ میلیارد تومان بودجه اضافی برای تقابل با زنان رزمنده، شجاع و آزادیخواه ایران اختصاص داده است. هزینه "حجاب و عفاف" و بعداً طرح نور که بیشتر آن از پول نفت تأمین می‌شود، علاوه بر پلیس ایران به «دست‌کم ۲۶ نهاد دیگر نیز [که] در اجرا و کمک به پیشبُرد قوانین حجاب اجباری با حکومت همکاری می‌کنند.» پرداخت می‌شود. این در حالی است که لایجه "حجاب و عفاف" حتی بر مبنای قوانین خود رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی، به تصویب نرسیده بود. این لایجه در ۲۸ مهر ۱۴۰۳ یعنی همین اواخر به تصویب شورای نگهبان رسید که هنوز باید در مجلس به روی آن کار شود. یعنی دولت در زمینه‌ای بودجه مملکت را خرج می‌کند که از نظر قوانین خود، قانونی نیست.
وزیر اقتصاد عبدالناصر همتی در مورد کسری بودجه ۱۴۰۳ چنین می‌گوید: «کسری بودجه در سال جاری به ۸۵۰ هزار میلیارد تومان رسیده است.» یکی از علل کسر بودجه در چنین ابعاد عظیمی، عدم تعادل تراز واردات و صادرات است. از ابتدای سال جاری، ارزش صادرات غیر نفتی ۲۹٫۵ میلیارد دلار، ارزش واردات کشور در این دوره بیش از ۳۷ میلیارد دلاربوده است. با این حساب کسری تراز تجاری کشور بیش از هفت و نیم میلیارد دلار است. در واقع بودجه نیروهای نظامی و انتظامی از پول و ثروت واقعاً موجود، تأمین می‌شود ولی کسر بودجه را با کاهش خدمات بهداشتی، معیشتی، و اجتماعی مردم ترمیم می‌کنند.
 افزایش سرسام آور بودجه انتظامی ایران در سال ۱۴۰۳ به چند واقعیت اشاره دارد:
۱- اقرار رژیم به ضعف نیروهای انتظامی در سال ۱۴۰۱ در تقابل با تهاجم نیروهای مردمی به ویژه تهاجم همه جانبه و شجاعانه زنان علیه نیروهای انتظامی. رژیم فاشیستی ایران می‌خواهد این ضعف را با تأمین بهتر معیشت نیروهای انتظامی و گسترش این نیروها و مسلح کردن آن‌ها با تکنولوژی مدرن، جبران کند.
۲- رژیم ایران با بالا بردن بودجه نیروهای انتظامی تا این سطح اقرار می‌کند که مشروعیت ندارد و فقط با زور و قهر بر مردم حاکم است.
۳- دولتمردان ایران بر این باورند که با تأمین بهتر معیشت نیروهای انتظامی و مسلح کردن آن‌ها با تکنولوژی مدرن‌تر، می‌توانند از پراکندگی و افت روحیه آن‌ها جلوگیری کرده و در شرایط بحرانی که جنبش به اوج خود می‌رسد، وحدت و انسجام آن‌ها را در مقابل نیروی تهاجمی مردم حفظ نمایند.
آیا چنین باورهائی با واقعیت و روند مبارزه طبقاتی تطابق دارد؟
نه! به هیچ وجه.
با چند مثال شروع می‌کنیم:
در ایران نیروی انتظامی رژیم محمد رضا پهلوی با بهترین تکنولوژی تسلیحاتی آن زمان، تجهیز شده بود. افراد نیروهای انتظامی آن زمان دارای معیشت کافی و تضمین شده‌ای بودند و سازمان امنیت رژیم (ساواک) خود را قدر قدرت و حاکم بر اوضاع می‌دانست. ولی رژیم پهلوی با ضربه کوچکی فرو ریخت و نیروی انتظامی آن نیز نتوانست از این فروپاشی جلو گیرد.
در تونس نیروی انتظامی رژیم بن علی در بین کشورهای آفریقائی نظیر نداشت. ولی در تقابل با جنبش عظیم دمکراتیک مردم نتوانست تاب بیاورد و سرنگون شد.
در بنگلادش نیز نیروی انتظامی رژیم حسینه، هم منسجم به نظر می‌رسید و هم به لحاظ تکنولوژی در سطح خوبی قرار داشت ولی در تقابل با جنبش اخیر دانشجوئی و زحمتکشان نتوانست پایداری کند و خانم حسینه فرمانروای مقتدر بنگلادش از کشور فراری شد و به هند پناه برد.
رژیم ژنرال فرانکو در اسپانیا و رژیم پینوشه در شیلی نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
علت ریزش و سرنگونی چنین رژیم‌هائی با وجود در اختیار داشتن دستگاه عریض و طویل انتظامی و نظامی، چیست؟
الف- اختصاص روزافزون بخش قابل ملاحظه‌ای از بودجه دولت به نیروهای انتظامی باعث بالا رفتن قیمت‌ها و در نتیجه فقر و بیماری بیشتر، نا امنی روزانه در داشتن سرپناه تضمین شده و در نتیجه گسترش و اوج مبارزات مردم می‌گردد. روشن است که این مبارزات نمی‌تواند به سرنگونی یک رژیم سرمایه‌داری بیانجامد. سرنگونی و کیفیت و خصلت آن بستگی تام به وجود یک ارگان رهبری، درجه آگاهی و وحدت مردم دارد. ولی مردم در مبارزه علیه سرمایه‌داران و رژیم سرمایه‌داری و تلاش برای تضمین خواست‌های اولیه زندگی خود با یاری کمونیست‌ها هر روز به سطح بالاتری از شناخت از جامعه خود، از مناسبات طبقاتی آن، از ضرورت اتحاد و همبستگی بین‌المللی دست می‌یابند.
ب- هر چه رهبری مردم قاطع‌تر و در انطباق بیشتر با واقعیت عمل کند، یعنی حزب کمونیست در رأس طبقه کارگر، مردم را رهبری کند، مردم متحدتر می‌گردند، مصمم‌تر می‌شوند و ضربات قاطع‌تری را بر رژیم وارد می‌کنند. این پروسه باعث رشد تضادهای درونی رژیم می‌گردد، نیروهای مسلح را دچار آشفتگی و هرج و مرج فکری می‌کند، انسجام آن را از هم می‌پاشد و روحیه نیروهای انتظامی را در مقابله با مردم کاملاً تضعیف می‌کند. در چنین شرایطی آدم‌های مسلح رژیم در خیابان‌ها قادر به کشیدن ماشه نیستند و حتی گروه‌هائی از نیروهای انتظامی موضع عوض می‌کنند و در صف مردم قرار می‌گیرند.
پ- آماده بودن شرایط بین‌المللی، یعنی عدم توانائی نیروهای سرمایه‌داری بین‌المللی در پشتیبانی از چنین رژیمی و یا عدم خواست آن‌ها در پشتیبانی از آن و در عین حال پشتیبانی قاطع نیروهای مترقی در سطح بین‌المللی از جنبش زحمتکشان ایران.
اگر این شرایط در کشور ما آماده گردد رژیم حاکم سرنگون می‌شود. سربازان در تهاجم مردم به ارگان‌های رژیم قادر به مقاومت نخواهند بود. سربازی نیز که نتواند به مردم خود شلیک کند، چه اسلحه او یک هفت تیر معمولی باشد، یا یک نارنجک انداز یا یک تیربار، او شلیک نخواهد کرد.
در این نقطه تاریخی، رژیم ایران به طور انقلابی سرنگون خواهد شد، چه بودجه انتظامی آن ده میلیارد دلار باشد و چه صدهزار میلیارد دلار.
نظم کمونیستی
۲۴ مهر ۱۴۰۳