گرامی باد اول ماه مه، روز جهانی طبقه کارگر
اول ماه مه امسال در شرایطی فرا میرسد که آگاهی، انسجام و سازماندهی طبقه کارگر نسبت به سال قبل در سطحی متعالیتر، عمیقتر و پروسعتتر قرار دارد.
این تعالی، انسجام و گستردگی اگاهی طبقه کارگر از خودش، از دشمنان رنگارنگ و آیندهی تابناکاش ناشی از عواملی است که در سطح جامعه جهانی، بر هم اثر میگذارند و روند اوضاع را تعیین میکنند. این عوامل کدماند:
۱- بازارهای جهان محدود است و حرص و طمع سرمایهداری امپریالیستی شده نامحدود. ناشی از این دو معضل متضاد، رقابت درونی کنسرنهای عظیم بینالمللی شدت مییابد که برای به سر انجام رساندن آن در درجه اول بخشهائی از طبقه کارگر را در میادین و جنگهای نیابتی قربانی می کنند. خانههاشان را بر سرشان اوار میکنند و با انواع و اقسام سلاحهای بیولوژیک، این طبقه و بخشهای دیگری از مردم زحمتکش
موتور حرکت تاریخ، تقابلات طبقاتی است. «تاریخ همه جوامع تا کنون تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است.»[1]
اکراین: فعالیت پایدار علیه تهدید جنگ جهانی را شدت بخشیم

نامه یک کارگر صنعتی
رفقای همدرد و مهربان وانقلابیام! اول ماه مه روز جهانی کارگر را به تمامی رفقای کمون تبریک میگویم واگر نفسی را در جامعه ستم کشیده خون آلود از ستم سرمایه دم و باز دم میکنم حضور شما و رزمتان برای ایجاد جهانی عاری از جنگ و ستم طبقاتی است
گرامی باد روز جهانی کارگر
برخیز. برخیز ای داغ لعنت خورده ... برخیز
جهان یکسر خونابه شد
برخیز
زنده سوسیالیسم
پیروز باشد
رفیق ایران
بر تمام کسانی که حتی آشنائی مختصری با انقلاب روسیه داشته باشند، روشن است که بین لنین و بلشویکها ازیکسو و تروتسکی و منشویکها از دیگر سو بر روی نقش دهقانان اختلاف نظر جدی و عمیق وجود داشت. لنین، آنگاه که تروتسکی با اقتباس از پاوروس نقش دهقانان را در انقلاب روسیه انکار کرد، به مجادله با تروتسکی پرداخت و در دهها مقاله به آن اشاره داشت. از جمله در مقاله “دو انقلاب” نوشت: «تئوری نو ظهور تروتسکی امر دعوت به مبارزه انقلابی برای تصرف قدرت سیاسی توسط پرولتاریا را از بلشویکها به عاریت گرفته است و انکار نقش دهقانان را از منشویکها». سالیانی از 1905، زمان طرح تئوری نو ظهور تروتسکی، گذشت و مسئله و نقش دهقانان مطابق با سیاست و برنامه لنینی حزب کمونیست حل گردید.
گل صبح
از درون شب تار، می شکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند، جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
در گذرگاه شب تار، به دروازهی نور
گل مینای جوان
خون بیفشانده تمام
روی دیوار زمان
لالهها نیز نهادند به دل، همگی داغ سیاه