انتخابات پارلمان اتحادیه اروپا

 

اتحادیه اروپا یک نهاد قانونگزاری‌ست. این نهاد در ۱۹۵۲ تأسیس گردید و قدرت‌ و اهرم‌های قدرت‌اش در قانون گزاری و اجرای این قوانین با معاهده ماستریخت ۱۹۹۲ و معاهده لیسابون ۲۰۰۷، گسترش و تحکیم یافته است. ۲۷ کشور اروپائی در آن عضو هستند. احزاب مهم سیاسی در هر کشوری نماینده خود را برای پارلمان اروپا از طریق آرای مستقیم مردم آن کشور انتخاب میکنند. محل کار پارلمان اروپا در بروکسل، اشتراسبورگ و لوکزامبورگ است.

تعداد رأی دهندگان در کل کشورهای عضو، بیش از ۳۷۰ میلیون نفرند. لذا این اتحادیه محل حضور نمایندگان احزاب سیاسی مهم کشورهای سرمایه‌داری با منافع متضاد میباشد.

تصمیمات اتحادیه اروپا برای تمام کشورهای عضو لازم‌الاجراست، به این جهت پارلمان اروپا اهمیت فوق‌العاده در سمتگیری سیاسی مجموعه کشورهای اروپائی دارد (انگلستان در ۳۱ ژانویه ۲۰۲۰ از اتحادیه اروپا خارج شد)

سمتگیری سیاسی پارلمان اروپا تابع سمتگیری اساسی کل کشورهای سرمایه‌داری‌ جهان است.

سیستم سرمایه‌داری سمتگیری راست روانه‌ای را طی میکند که در این حرکت برخی از دولت‌ها به فاشیسم میگرایند. این سمتگیری نیز به دلیل چپاول هر چه بیشتر ارزش اضافه تولید شده به وسیله کارگران توسط نظام سرمایه‌داری‌ست و لذا به کار‌گیری سرکوب هر چه گسترده‌تر علیه مقاومت کارگران به ضرورت تبدیل میشود. بر این پایه اکثریت مردم جهان و جنبش‌های مربوط به آنها حرکتی است به سمت چپ زیرا طبقه کارگر و دیگر زحمتکشان در مبارزه علیه صاحبان کارخانه و دولت هر روز آگاهانه‌تر علیه کل نظام سرمایه‌داری در حرکت هستند.

بر مبنای این حرکت قانونمندانه، اتحادیه اروپا نیز هر روز سیاست‌های راست روانه‌تری را در کشورهای عضو اعمال میکند.

نیروهای سیاسی

تعداد نمایندگان

چپ‌های دولتی (Linke)

۳۷

سوسیال دمکرات‌ها

۱۳۹

سبزها

۷۱

لیبرال‌ها FDP

۱۰۲

اتحادیه دمکرات مسیحی‌ها

و سوسیال مسیحی ها

۱۷۶

ID

۴۹

احزاب فاشیستی

۶۲

آخرین انتخابات برای پارلمان اروپا در ۹ ژوئن ۲۰۲۴ در تمام کشورهای عضو برگزار گردید.

تعداد نمایندگان هر کشور عبارتند از: آلمان: ۹۶ نفر - فرانسه: ۸۱ - ایتالیا: ۷۶ - اسپانیا: ۶۱ - لهستان: ۵۳ - رومانی: ۳۳ - هلند: ۳۱ - بلژیک: ۲۲ - یونان: ۲۱ - چک: ۲۱ - سوئد: ۲۱ - پرتغال: ۲۱ - مجارستان: ۲۱ - اتریش: ۲۰ - بلغارستان: ۱۷ - دانمارک: ۱۵ - فنلاند: ۱۵ - اسلواکی: ۱۵ - ایرلند: ۱۴ - کرواسی: ۱۲ - لیتوانی: ۱۱ - اسلوونی: ۹ - لتونی: ۹ - استونی: ۷ قبرس: ۶ - لوکزامبورگ: ۶ - مالت: ۶

در پارلمان اروپا جریان‌های مشابه سیاسی کشورهای مختلف با هم فراکسیون‌ خود را شکل می‌دهند. مثلاً همه احزاب ناهمگون دمکرات مسیحی در اروپا با همه احزاب سوسیال مسیحی یک فراکسیون را تشکیل می‌دهند. در نتیجه قوی‌ترین فراکسیون پر نماینده‌ترین در پارلمان است و می‌تواند خط سیاسی حاکم بر پارلمان اروپا را تعیین کند. لذا حاکمیت یک خط راست روانه در پارلمان اروپا  سمتگیری کل کشورهای اروپائی را رقم خواهد زد.

در انتخابات پارلمان اروپا در سال ۲۰۲۰ فراکسیون راست رادیکال ID ۷۶ نماینده داشت. اکنون ۱۱۱ نماینده دارد. این نشانه رشد گرایش راست در تمام کشورهای اروپائی است. بعد از انتخابات ۲۰۲۴ ID نمایندگان AfD (حزب فاشیستی آلترناتیو برای آلمان) را از درون خود طرد کرد، زیرا با قبول نمایندگان AfD با اقدامات فاجعه باری که این جریان در آلمان به بار آورد و علیه آن‌ها میلیون‌ها نفر به خیابان‌ها ریختند، پایه‌های اتحادیه اروپا نیتواند فرو ریزد. ولی به هر حال آرای AfD و امثال آن در اروپا رشد این جریان را نشان می‌دهد.

علت رشد گرایش راست، به ویژه AfD در آلمان  چیست؟

سه عامل مهم را می‌توان برشمرد:

۱- تهاجم روزافزون سرمایه به نیروی کار. این تهاجم در شکل نگهداشتن مزدها در سطح سابق، بالا بردن کار هفته از ۳۵ به ۳۸ و گاها ۴۰ ساعت. بالا رفتن بی رویه روزانه قیمت‌ها و کم شدن روزانه قدرت خرید مردم.

در آلمان سوسیال دمکرات‌ها حاکم هستند که به طور سنتی چهره "چپ" دارند. مردم انتظار دارند که "چپ" باعث تغییر مثبت شود ولی دقیقاً این "چپ" عامل رشد روز افزون بحران‌های اقتصادی مردم است. مردم از این "چپ" جدا می‌شوند و چون یک آلترناتیو مترقی و انقلابی هنوز در سطح آلمان مورد شناسائی و قبول مردم نیست، بخشی از نیروهای نا آگاه به نیروهای راست که "چپها" را عامل این بحران مینمایانند، گرایش پیدا می‌کنند. همان گونه که در آلمان ۱۹۳۰ – ۱۹۳۳ اتفاق افتاد.

۲- ورود آلمان به درگیری در اوکراین و بلعیده شدن صدها میلیارد از ثروت تولید شده توسط زحمتکشان این کشور که ناشی از آن کمبود سوخت باعث افت صنعت در کشور گردید. ورود آلمان به درگیری اسرائیل – فلسطین و شرکت در جنایات و نسل کشی اسرائیل در غزه باعث گردید که مردم علیه اسرائیل و همیارش دولت آلمان که "چپ"ها بر آن حاکمند به خیابان‌ها بریزند و به صورت میلیونی اعتراض کنند. دولت سوسیال دمکرات آلمان اعتراضات را ممنون کرد و نیروی سرکوب به کار گرفت. بخشی از مردم ناآگاه در تقابل با نیروهای جنایت کار اسرائیل به نیروهای ضد یهود مثل  AfD گرایش پیدا کردند.

۳- جنبش کارگری علیه اجحافات روزافزون و استثمار تشدید شونده، هر روز گسترش بیشتری مییابد. جنبش کمونیستی با وجود پراکندگی، به جمعبندی‌های دقیقی از علل فروپاشی اتحاد شوروی و چین سوسیالیستی رسیده‌ است و نسبت به گذشته از آگاهی بیشتری نسبت به اوضاع جهان و تئوری مارکسیسم برخوردار است. این جنبش همراه جنبش کارگری در حال صعود است. این برای سرمایه‌داری به واقع یک خطر جدی است که مزه آن را از اواسط جنگ جهانی اول تا ۱۹۵۶ چشیده است. لذا به هر قیمتی مصمم است رشد این جریان را سد کند. این سد سه وجهی ست: ۱- سرکوب. ۲- دامن زدن به رشد نیروهای راست رادیکال اروپائی علیه کمونیسم. ۳- پرورش اسلام ناب محمدی در دامان خود علیه جنبش کارگری و کمونیستی.

این سه عامل مهم باعث گردید که گرایش راست فاشیستی بتواند رشد کند. این فقط مربوط به آلمان نیست بلکه در بسیاری از کشورهای اروپائی چنین روندی وجود دارد.

خوشبختانه مردم اروپا در تجربیات خود وفعالیت  نیروهای کمونیستی در بین آن‌ها علیه هر سه عامل حساسیت بالائی دارند و متحدانه در مبارزه با آن‌ها خیابان ها را اشغال می‌کنند.

نظم کمونیستی

26.3.1403

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: خرده بورژوا انتقاد سیاسی را با برچسب و فحاشی شخصی جواب میدهد. چون منطق ندارد، دشمنی را به آنجا میرساند که در ذهن‌اش مرز دوست و دشمن داخل میشود. از منتقد بیشتر از دشمن طبقاتی نفرت پیدا میکند. خرده بورژوا انسان ترسوئی‌ست که ظاهرش را با رنگ قرمز نقاشی کرده است.