از مبارزات سراسری پرستاران کشور  پشتیبانی کنیم

پرستاران به عنوان بخشی از طبقه کارگر ایران، از همان آغاز حاکمیت رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی تحت پیگرد، سرکوب، شکنجه و ارعاب بوده و لحظه‌ای از مبارزه باز نایستاده‌اند. شغل پرستاری یکی از حساس‌ترین و حیاتی‌ترین مشاغل کشور است. سلامت و زندگی همه مردم ایران در گروی سلامت و زندگی سالم پرستاران است. ولی پرستاران ایران  در حفقان شغلی و اجتماعی قرار دارند و برای نجات از این شرایط تحمل ناپذیر راه مبارزه را در پیش گرفته‌اند.
موج جدید اعتراضات پرستاران از فروردین ماه ۱۴۰۳ در شیراز، بویراحمدی، و لامرد، با شعار "وعده و وعید کافیه، سفره ما خالیه" آغاز می‌شود. این جنبش در تمام شهرهای بزرگ و اکثر شهرهای دیگر ایران گسترش می‌یابد و همراه آن شعارها و درخواست‌های معیشتی – اجتماعی خود را با دقت فرموله می‌کند. پرستاران خواستار: پاداش مناسبت‌ها، عدم اضافه کاری اجباری (بیگاری صرف)، پرداخت قابل قبول برای اضافه کاری، تعرفه گذاری صحیح پرستاری، بهبود حقوق پرستاری، پرداخت معوقات چندین ماهه، استخدام پرستاران جدید و کم کردن فشار کاری، پرداخت شفاف تعرفه پرستاری، اجرای کامل قانون بهره‌وری طبق خدمات پرستاران، هستند و بر درخواست‌های خود با ثبات ایستاده‌اند.
در برخی از بیمارستان‌ها کار قانونی ۱۶۰ ساعت در ماه پرستاران را به ۱۷۵ ساعت ارتقاء داده‌ و برای هر پرستاری ۵۰ ساعت اضافه کاری اجباری تعیین کرده‌اند. این ظلم تحمل ناپذیر و غیر انسانی شعله خشم به حق پرستاران را به لهیب آتش سوزانی تبدیل کرده است.
شعارهای این کارگران خدمت گذار و شرافتمند در کل دوران چند ماهه مبارزات اخیرشان چنین است:
"تورم دلاری، حقوق ما ریالی"، "با کرونا جنگیدیم، حمایتی ندیدیم"، "اضافه کار بیست تومان، حجالت، حجالت"
"پرستار نباشه، بیمارستان تعطیله"، "مسئول بی کفایت استعفا، استعفا"، "ما که نماد صبریم، صبرمون سر رسیده"
"پرستاران می‌میرند، ذلت نمی‌پذیرند"، "وعده و وعید نمی‌خوایم، ما حقمونو را می‌خوایم"، "تعرفه ما کجاست، توی جیب شماهاست"
وقتی که مأموران در ۶ شهریور به پراکندن تظاهرات پرستاران اقدام می‌کنند، معترضین شعار می‌دهند: "فکر می‌کنید امروزه، قرار ما هر روزه" و این هر روز، تا به امروز ادامه یافته است.
در جریان پیشرفت و گسترش مبارزه پرستاران، ماماها نیز در ۳۰ مرداد بدان می‌پیوندند.
"نظام پرستاری مشهد" با صدور اعلامیه‌ای در ۳۰ مرداد ۱۴۰۳ تهدید می‌کند که اگر اقدامات ایذائی علیه پرستاران قطع نشود، هیأت مدیره نظام پرستاری با استعفای جمعی در کنار پرستاران قرار خواهند گرفت. در همین ماه پرسنل اورژانس نیز به اعتراضات پرستاران می‌پیوند. در این روز، انحرافی در این جنبش به چشم می‌خورد که نقطه ضعف آن را نشان می‌دهد. این انحراف در شعاری است که پرستاران همدان در مقابل ساختمان استانداری این شهر سر می‌دهند: "استاندار محترم، حمایت، حمایت"
در ماه مرداد این اعتراضات و اعتصابات شدت بی سابقه‌ای می‌گیرد.
در ۳ شهریور وزیر بهداشت وعده‌های سر خرمن می‌دهد که با بی اعتنائی پرستاران رو به رو می‌شود. شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران از اعتراض و اعتصاب پرستاران در ۳۵ شهر و بیش از ۶۰ بیمارستان خبر می‌دهد.
بی اعتباری وعده‌های وزیر بهداشت، توهم نسبت به همیاری مقامات جمهوری اسلامی را از بین می‌برد و دیگر هیچگاه شعاری همچون "استاندار محترم، حمایت، حمایت" در اعتراضات آنها به گوش نمی‌رسد.
جنبش پرستاران کشور، همچون جنبش بخش‌های دیگر طبقه کارگر با تحقیر، سرکوب، دستگیری و شکنجه نیروهای سرمایه‌داری رو به رو می‌شود. رژیم فاشیستی ایران در کنار این ابزارها، از ابزارهای دیگر از قبیل وعده‌های تو خالی، استفاده از کادر پزشکی بیمارستان‌های سپاه، پرستاران دوره آموزشی نیز برای شکستن اعتصاب پرستاران استفاده می‌کند.
یکی از پرستاران در مورد توطئه رژیم چنین می‌گوید: «در مجموع یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان به حسابم ریختند؛ آیا فکر می‌کنند همه مشکلات ما پرستاران با این یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان حل می‌شود؟» رژیم سعی می‌کند با این اقدام بین پرستاران نفاق ایجاد کند که با هوشیاری آنها شکست نصیب‌اش می‌شود.
این سیاست ضد مردمی و ضد کارگری رژیم علاوه بر این که مقاومت روز افزون این گروه از کارگران شرفتمند و زحمتکش میهن ما را تشدید می‌کند، بخشی از آنها نیز که امکان مهاجرت دارند، از کشور خارج می‌شوند.
بر مبنای گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO) حدود ۷۷ درصد کشورهای توسعه یافته با کمبود پرستار رو به رو هستند. آنها علاوه بر تربیت پرستار در داخل کشور خودشان، سعی می‌کنند پرستاران خارجی را نیز جذب کنند.
با توجه به سیاست‌های ارتجاعی رژیم فاشیستی ایران و امکانات تقریبا مناسب در این زمینه در کشورهای پیشرفته، بخشی از پرستاران راهی این کشورها می‌شوند.
آرمین زارعیان، رئیس هیأت مدیره نظام پرستاری در سال ۱۴۰۲ به خبر گزاری دانشجو می‌گوید: «هر ماه ۵۰۰ پرستار از ایران به کشورهائی مانند کانادا، سوئد و برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند»
محمد شریفی مقدم، دبیرکل خانه پرستار ایران از مهاجرت ۲ تا سه هزار پرستار در سال ۱۴۰۲-۱۴۰۳ از کشور خبر داد.
این به معنای از کار افتادگی ده‌ها بیمارستان و کلینیک‌های درمانی و در خطر قرار گرفتن جان صدها هزار نفر از بیماران کشور است.
تحت چنین شرایط خفقان آور و غیر قابل تحملی در نظام سلامتی ایران است که برخی از پزشکان دست به خودکشی می‌زنند. طبق گزارش خانم نازیلا شاه منصوری، روانپزشک: «از ۱۳ خودکشی پزشکان جوان و رزیدنت‌ها در سال گذشته، ۱۱ نفر زن بوده‌اند.» در همین مورد  «بر اساس آخرین بررسی‌ها، آمار خودکشی در میان پزشکان مرد ۴۰ درصد و در پزشکان زن ۱۳۰ درصد، نسبت به جمعیت عمومی، افزایش یافته که عدد قابل توجه و نگران‌ کننده‌ای است». (دنیای اقتصاد)
با پیشرفت مبارزات این زحمتکشان، بخش‌های دیگر کارگری کشورمان به پشتیبانی آنها برخاستند. "شورای کارگران هفت تپه"، "گروه اتحاد بازنشستگان و کارگران بازنشسته خوزستان" و "کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری" در طی بیانیه‌ای پشتیبانی خود از کارگران را چنین بیان کرده‌اند: «بسیاری از این خواست‌های معیشتی، مزدی و رفاهی، خواست و مبارزه مشترک ما کارگران، معلمان، بازنشستگان و سایر مزدبگیران است». (DW)
«کنفدراسیون عمومی کار ایتالیا، یکی از بزرگ‌ترین اتحادیه‌های بخش عمومی ایتالیا که نماینده کارگران بخش بهداشت و درمان است، همبستگی خود را با پرستاران ایرانی که در هفته‌های اخیر در اعتصاب بوده‌اند، اعلام کرده است.» (سایت آینه روز)
در بیانیه انجمن صنفی معلمان فارس در روز ۲۵ مرداد، از جمله چنین آمده است: «به نمایندگی از معلمان این استان حمایت خود را از پرستاران زحمتکش فارس و سراسر کشور اعلام کرده و اعتراض آن‌ها را کاملا قانونی می‌دانیم.»
این مبارزات توسط بسیاری از کارگران در رشته‌های‌ مختلف تولیدی، بسیاری از گروه‌ها اجتماعی و فرهنگی مورد پشتیبانی بی دریغ قرار گرفته است.
مبارزات پرستاران بخشاً تحت هدایت "شورای هماهنگی اعتراضات پرستاران" به پیش می‌رود. می‌توان گفت که این مبارزات تا اندازه‌ای سازمان داده شده‌اند. به همین دلیل از استحکام و تداوم نسبتا بالائی برخوردار می‌باشند.
بدون پرستاران و پزشکان جامعه به مرگ محکوم است.
از مبارزات آنها پشتیبانی کنیم.
نظم کمونیستی
۲۴ مهر ۱۴۰۳

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: یک خرده بورژوا هیچگاه عقیده ثابتی ندارد. در حالی که عقب صف حرکت میکند خود را پیشقراول میداند. بر مبنای شرایط گاهی مارکسیست است و گاه مارکسیست نیست. او در حالی که به همه دنیا مهر دگماتیک میزند، خود بر دگم‌هایش محکم چسبیده است. هیچ کس نمیتواند یک خرده بورژوا را قانع کند.