بيانيه در ارتباط با اوضاع خطیر جاری

بیش از صد روز است که در دفاع از زندگی و معیشت و کرامت انسانی‌مان در نبردی سخت بسر می‌بریم.
قتل مهسا امینی آتشی زد بر خشم و نفرت ما مردم.
در دفاع از زندگی بر باد رفته و حرمت و کرامت انسانی مان به خیابان آمدیم؛ اما با گلوله و زندان به ما پاسخ دادند.
زندان‌ها پر شده از وجود جوانان و نوجوانانی که جگرگوشه‌های ما مردم هستند. در همین مدت حدود ۶۰۰ نفر با شلیک گلوله و یا در زندان در اثر شکنجه جان خود را از دست داده اند. بسیاری از اینها جوانان، نوجوانان و حتی کودک ده ساله ای مثل کیان پور فلک هستند. نیروهای سرکوب در خیابان‌ها پخش و پراکنده هستند و گشت می‌زنند. بعلاوه اینکه در این مدت ده‌ها هزار نفر بازداشت شده اند و حکومت با دستگیر شدگان همچون اسرای جنگی برخورد کرده و با شکنجه، تجاوز و مرگ خاموش زندانیان سرکوب را به حد اعلای خود رسانده و هر روز احکام اعدام بیشتری را رو می‌کند. از جمله در هفدهم آذرماه چهار جوان انقلابی ، ۴ کارگر معترض به اسم محسن شکاری، مجیدرضا رهنورد، محمدمهدی کرمی و سیدمحمد حسینی اعدام شدند و ما تاکید کردیم که پاسخ این اعدام‌ها و سرکوب‌ها گسترش اعتراضات و اعتصابات سراسری است. این در حالیست که در کنار این سرکوب‌ها، معیشت ما کارگران و مردم هر روز بیشتر مورد چپاول و غارت قرار می‌گیرد و خط فقر به سی میلیون رسیده و ابعاد فقر و گرسنگی و نداشتن مسکن و آوارگی فاجعه بار است.
ما کارگران از فقر و زندگی زیر خط فقر و بی‌تامینی، از افزایش چندرقازی دستمزدها و زندگی زیر خط فقر، از دویدن هر روزه دنبال دستمزدهای پرداخت نشده و جاده بستن‌ها، از زورگویی‌های پیمانکاران مفتخور و آخرش هم بیرون کشیدن پیکر همکارمان از کوره‌های ذوب آتش به عصیان آمده‌ایم و این وضع دیگر برای هیچ کس قابل دوام نیست. معیشت، منزلت، حق مسلم ماست.
مهسا امینی این دختر جوانی که هزار آرزو داشت فقط و فقط بخاطر حجاب دستگیر شد و به قتل رسید. زنان بسیاری به همین جرم جانشان را از دست داده اند و زندگی شان به خطر افتاده، زندانی شده و هم اکنون در بازداشت بسر می‌برند. اینهمه ستم و تبعیض و جنایت علیه زن را باید پایان داد و اینها همه دردهای مشترک ما مردمی است که به خیابان آمدیم و همه دردهایمان را و شعار زن، زندگی، آزادی را فریاد زدیم و این جنبشی است که سر باز ایستادن ندارد.
ما برده نیستیم که هر روزه شاهد اعمال قدرت و اراده از بالای سر خود بر کارمان و بر منش و روش زندگی‌مان باشیم. ما به معنای واقعی کلمه آزادی و رفاه و آسایش می‌خواهیم.
راه خلاصی از این وضعیت اتحاد و همبستگی و یکی شدن ما مردم است.
امروز وقت آن رسیده است که همه ما کارگران، ما معلمان، ما بازنشستگان، ما جوانان، دانشجویان، دانش آموزان، ما مدافعین حقوق زن و حقوق کودک و ال جی بی تی‌ها، مدافعین محیط زیست و ما همه طیف‌های به جان آمده و معترض صف واحدی را شکل بدهیم و با متحد شدن حول یکسری خواست‌های فوری سنگر محکمی بسازیم برای گام‌های بعدی و پیروزی نهایی.
در ارتباط با اوضاع خطیر جاری شورای هماهنگی سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت بر خواست‌های فوری قید شده در اینجا تاکید می‌کند.
شورای سازماندهی انتظار دارد که کارگران نفت و تمامی کارگران، معلمان، بازنشستگان، دانشجویان، مدافعین حقوق زن، مدافعین حقوق کودک حمایت خود را از این خواست‌ها اعلام کنند و به اتحاد و همبستگی برمحور شعار زن، زندگی، آزادی شکل دهند و به ما بپیوندند.
١- “آزادی، آزادی، آزادی” شعار ماست و ما خواستار آزادی فوری و بدون قیدو شرط همه بازداشت شدگان، همه انسان‌هایی که بخاطر عقیده و اعتراض در زندانند و پایان دادن به پرونده سازی‌های امنیتی علیه مخالفین و معترضین تحت عناوین محاربه، اخلال در نظم و امنیت جامعه و این دست اتهام‌ها هستیم.
۲- “زن زندگی آزادی” یعنی پایان دادن به احکام ارتجاعی “اعدام”، بدون هیچ چون‌وچرایی. تمامی احکام اعدام باید فورا و فورا لغو شوند. و همانطور که در جایی دیگر نوشتیم و فریاد زدیم اعدام یک قتل عمد حکومتی است و هیچ انسانی با هیچ دلیلی نباید اعدام شود. ما خواهان لغو کامل مجازات اعدام هستیم.
وضعیت کارگران پیمانی نفت در پالایشگاه‌ها
٣- ما خواهان پایان دادن به هرگونه ستم و تحقیر و تبعیض علیه زنان و به آپارتاید جنسیتی در جامعه هستیم. بعلاوه اینکه ما بر جدایی مذهب از دولت و اداره جامعه هستیم. از نظر ما مذهب رسمی وجهی از اعمال دیکتاتوری بر جامعه است و مضرات آنرا بخوبی تجربه کرده ایم. انسان‌ها می‌توانند مذهب و از هر نوع آنرا داشته باشند یا اصلا مذهب نداشته باشند و به رسمیت شناختن این اصل یک شرط مهم آزادی عقیده و بیان در جامعه است.
۴- آزادی اعتراض، تجمع، اعتصاب، تظاهرات و آزادی بدون قید و شرط بیان و اندیشه حقوق پایه ای ما مردم است و باید بدون قید و شرط به رسمیت شناخته شوند. باید به امنیتی کردن مبارزات و به پدیده جرم سیاسی و زندان و زندانی سیاسی پایان داده شود.
۵- کرد، بلوچ، آذری، آزادی، برابری شعار اعتراضی ما علیه تبعیض و نابرابری و هرگونه تفرقه اندازی قومی است. ما خواهان برسمیت شناسی حقوق مساوی برای همه شهروندان کشور مستقل از عقیده و مذهب، قومیت، جنسیت، گرایشات جنسی، و از بین رفتن هرگونه تبعیض و نابرابری مدنی و اقتصادی و طبقاتی هستیم.
۶- ما هیچگونه اعمال قدرتی از بالای سر خود را چه در کار و چه در زندگی بر نمی تابیم. خواست ما اداره شورایی و جمعی جامعه است. اعلام این خواست‌های حداقلی اولین قدم برای اعمال اراده جمعی ما مردم برای اتحاد و رقم زدن به سرنوشت و آینده‌مان است. به اتحاد حول خواست‌های اعلام شده در این بیانیه بپیوندید و با ما همراه شوید.
تاکید ما همچنان بر اعتصابات سراسری است.شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
۲۱ دی ۱۴۰۱