دولت سرکوب  و "نفاق ملی" زیر لوای "دولت وفاق ملی"

مضحکه انتخابات ریاست جمهوری در ایران با مقاومت و تحریم بیش از ۸۰ درصد رأی دهندگان واجد شرایط روبرو شد. انفراد بی سابقه رژیم جمهوری اسلامی در جریان این "انتخابات" با شفافیت در مقابل چشمان مردم جهان قرار گرفت. وقتی پزشکیان سر از صندوقهای رأی درآورد، همه مردم ایران و اعظم مردمان جهان انتسابی بودن او را درک کردند.
سرانجام پزشکیان از طرف خامنه‌ای به عنوان رئیس جمهور بر کرسی ریاست جمهوری منصوب گردید.
این مقام والا که پیش از انتساب‌ اطاعت مطلق‌اش را به علی خامنه‌ای (رهبر) اعلام کرده بود، می‌بایست وزیران خود را انتخاب کند، وزیرانی که فرمان "مقام معظم رهبری" را چون غلاده‌ای بر گردن دارند. در واقع آنها نیز انتساب شده‌ و از دو جناح اصلاح طلب و اصول‌گرا دستچین گشته اند. در لیست ۱۹ نفری وزیران دولت چهاردهم «۵ نفر از اعضای عالی دولت روحانی و ۳ وزیر دولت شهید رئیسی به چشم می‌خورد» (تسنیم – ۲۴ مرداد ۱۴۰۳)
پزشکیان دولت خود را "وفاق ملی" می‌خواند و از مردمی بودن و با مردم بودند صحبت می‌کند. از نظر این پوپولیسم ارتجاعی عوامفریب، مردم همان کسانی هستند که در مراسم عاشورا و اربعین در بین‌شان در حسینیه سینه می‌زند.
حال به سوابق برخی از وزرای پیشنهادی پزشکیان به مجلس بپردازیم:
اسکندر مؤمنی وزیر کشور: او یکی از فرماندهان جنگ ایران و عراق، عضو سپاه پاسداران با سابقه سالیان طولانی در سرکوب اعتراضات و جنبش‌های مردمی‌ست.
سیدعباس صالحی وزیر ارشاد: وزیر ارشاد دولت دوم حسن روحانی بوده و دارای خصوصیات برجسته‌ایست «"اعتماد رهبر"، "مقبولیت از سوی حوزه‌های علمیه" و "اعتقاد به سانسور"» (بی بی سی – فارسی)
عباس عراقچی وزیر امور خارجه: برنامه‌های او عبارتند از: «حمایت از ساختارهای موجود برای خنثی‌سازی تحریم‌ها، «پیروی از تدابیر مقام معظم رهبری» و «حمایت همه جانبه از محور مقاومت» و موضع «غیرممکن بودن احیای برجام»
این برنامه به معنای ایجاد تنش در سطح بین‌المللی، سرسپردگی و اطاعت مطلق از "مقام معظم" و حمایت از تروریسم بین‌المللی، با سابقه عضویت در سپاه پاسداران. (Euro News)
علیرضا کاظمی وزیر آموزش و پرورش: او دارای  مدرک لیسانس اللهیات و معارف اسلامی و یک بسیجی خرافاتی واقعی‌ست. «همواره در پی پرورش دانش‌آموزان و کادر آموزشی "بسیجی" بوده است؛ بسیج را "معجزه انقلاب" و بسیجیان را "همراه‌ و همدل همیشگی معلمان" می‌داند و معتقد است که "آموزش و پرورش بالاترین وظیفه را در انتقال فرهنگ بسیجی دارد". او به رسانه‌ها گفته است «آموزش و پرورش هرگز نباید مأموریت اصلی خود را که توسعه فرهنگ نماز و قرآن است فراموش کند و تلاوت، تدبیر و تفسیر این کتاب الهی از اهداف نظام تعلیم و تربیت است.» و برنامه‌اش برای دانش آموزان عبارت است از: "مسابقات دانش‌آموزی قرآن، عترت و نماز."
عبدالناصر همتی وزیر امور اقتصادی و دارایی: او رئیس بانک مرکزی در دوره حسن روحانی بود. بیمه مرکزی جمهوری اسلامی را از سال ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۵ برعهده داشت و یکی از پشتیبانان حقوق نجومی بگیران بود. اختلاس هزار و دویست میلیارد تومان از بانک مرکزی در زمان ریاست ایشان اتفاق افتاد.
همین چند نمونه کافی‌ است تا روشن شود سیاست وزیریابی پزشکیان چه سمت و سوئی دارد.
نوزده وزیر دولت پزشکیان همان طور که گفته شد به طور عمده از اصلاح طلبان و اصول‌گرایان هستند. عارف، معاون اول رئیس جمهور می‌گوید: «تعهد به نظام از معیارهای انتخاب مدیران دولت است.» (تسنیم - ۲۲ مرداد ۱۴۰۳) همین معیار برای نشان دادن جایگاه عمیقا ضد مردمی این دولت کافی‌ست. پزشکیان دو مسأله مهمی را که در انتخاب وزیران تعهد کرده بود آشکارا زیر پا نهاد.
۱- انتخاب وزیر از ملیت‌های مختلف ایران. در هیئت وزیران پزشکیان حتی یک وزیر از ملیت‌های مختلف ایران مثل کردها، بلوچ‌ها، آذریها و.... حضور ندارد.
۲- ۲۰ درصد وزیران از بانوان تشکیل گردد. در دولت چهاردهم فقط یک زن حضور دارد به نام فرزانه صادق، وزارت راه و شهرسازی
پزشکیان می‌خواهد این دو جناح و زیر جناح‌های هر کدام را گرد یک سفره جمع کند و هر کس دست‌اش درازتر و شکم‌اش گرسنه‌تر و زورش بیشتر بود، بیشتر بخورد. و اسم این دولت را هم "دولت وفاق ملی" گذاشته است که هدف‌اش را "خرد جمعی، هم فکری و تعامل با همه جریانات سیاسی" تعیین کرده است.
این دولت می‌تواند به طور واقعی در یک زمینه به "خرد جمعی، هم فکری و تعامل با همه جریانات سیاسی" دست یابد و این امر زمانی می‌تواند عملی گردد که تقابل با خواست‌های دمکراتیک مردم، سرکوب اعتراضات و اعتصابات کارگران، زنان، دانشجویان، بازنشستگان و کلیه نیروهای ناراضی و مترقی جامعه در میان باشد. در آن زمان همگونی و پیوستگی نسبی و خرد جمعی در هیأت وزیران آقای پزشکیان می‌تواند ظاهر شود.
ولی همه را گرد یک سفره نشاندن امکان ندارد. زیرا این وزیران نمایندگان قشرهای مختلف بورژوازی حاکم هستند. این اقشار، اقشار طبقاتی هستند که منافع‌ مادی و سیاسی‌شان ۱۸۰ درصد در تقابل با هم قرار دارد. هر کدام از این اقشار دارای سفره خود است که با تمام نیرو می‌خواهد سفره بغل دستی را خالی کند. دقیقا به همین دلیل نیز به طور دائم مبارزه بسیار شدیدی در همه دولت‌های بورژوازی حاکم جریان دارد. به همین دلیل نیز هست که در کلیه دولت‌های روی کار آمده در جمهوری اسلامی مرتب تصفیه‌های جناحی و گروهی و گاهاً بسیار خونینی صورت گرفته است.
علی خامنه‌ای با کمک پزشکیان می‌خواهد:
۱- دولت سرمایه‌داری – فاشیستی – مذهبی رئیسی را ادامه دهد: او در سخنان خود در دیدار با رئیس و نمایندگان مجلس گفت: « کسی را باید میداندار کرد که امین، صادق، متدیّن و از بن دندان معتقد به جمهوری اسلامی باشد»
۲- همه جناح‌های حاکمیت را زیر فرمان جناح خود و شخص خود، منسجم،  متمرکز و متحد کند. خامنه‌ای در نشست با رئیس و نمایندگان مجلس می‌گوید:
«باید همه به رئیس جمهور منتخب در ادای وظایف کمک کنیم و از بُن دندان باور کنیم که موفقیت ایشان، پیروزی همه ماست» (خبر آنلاین ۱۷ مرداد ۱۴۰۳).
انسجام و اتحاد همه جناح‌های متضاد بورژوازی حاکم به لحاظ اقتصادی و سیاسی بر مبنای قانونمندی حاکم بر جامعه سرمایه‌داری، کلاً غیر ممکن است. زیرا هر جناحی از جناح‌های بورژوازی حاکم ایران دارای منافع خاص خود است، برای ماندگاری خود در قدرت دارای تاکتیک و استراتژی خاص خود است، در اوضاع بین‌المللی دوستان و پشتیبانان خاص خود را دارد. لذا در مورد سرکوب مردم می‌توانند کاملا متحد  زیر فرمان خامنه‌ای عمل کنند ولی در مورد چگونگی حرکت سرمایه، نوع بهره‌وری از آن و وصل این سرمایه به سرمایه بین‌المللی، تضادهای شدید و گاهاً آشتی ناپذیری دارند. لذا این سیاست خامنه‌ای در آینده‌ای نه چندان دور محکوم به شکست است. این شکست از امروز خود را ظاهر کرده‌ است. در این مورد موضع آذر منصوری واقعیت از هم گسیختگی دولت چهاردهم را نشان می‌دهد:
آذر منصوری، رئیس جبهه اصلاحات می‌گوید: «ترکیب کابینه با معدل مورد انتظار جبهه اصلاحات فاصله دارد». او معتقد است که این دولت فقط یک "دولت ائتلافی"‌ست. و در این دولت «بیش از ۸۰ درصد قدرت کشور در اختیار ارکان دیگر قدرت است ... نباید انتظار معجزه از این دولت داشت».
۳- علی خامنه‌ای با گرد آوردن وزیران اصول‌گرا و اصلاح طلب می‌خواهد اولا پایه اجتماعی خود را قدری گسترش و بسط دهد و از ایزولاسیون مطلق بیرون آید. ولی از آنجائی که "اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمام ماجرا" ضد مردمی و ارتجاعی بودن هر دو جناح را با شفافیت بی نظیری به نمایش گذاشته است، مردم ایران حسابشان را سال‌هاست از این دو جناح سوا کرده و هر دو جناح را به انفراد کشانده است.
دولت‌های سرمایه‌داری و امپریالیستی نیز که اطلاعاتشان از ایران و نیروهای ایرانی بیشتر از خود رژیم جمهوری اسلامی‌ است، گول تبلیغات علی خامنه‌ای را نیز نخواهند خورد. در نتیجه این تاکتیک نیز از همین لحظه با شکست روبروست.
در نتیجه دولت پرشکیان – دولت چهاردهم - یا دولت "وفاق ملی" مثل دولت سیزدهم، یک دولت فاشیستی علیه زحمتکشان و یک دولت دغلکار، دزد و تروریست پرور در سطح بین‌المللی‌ست.
این دولت به علت اعمال سیاست سرکوب، زندان، شکنجه و اعدام مخالفان، تضادهای واقعی بین جناح‌های مختلف درونی نه تنها نمی‌تواند باعث وفاق ملی [طبقاتی] گردد، بلکه تضادهای طبقاتی را به نهایت تشدید خواهد کرد. از شروع کار دولت چهاردهم تا کنون تعداد بسیاری از جوانان کشور ما اعدام شده‌اند. گشت ارشاد با شدت بیشتری بر زنان آزاده تهاجم می‌کند و خرافات در اشکال بسیار متنوع‌تر در جامعه تزریق می‌گردد. لذا می‌توان انتظار داشت که این دولت با خیزش بسیار گسترده‌تر مبارزات کارگران، دیگر زحمتکشان و نیروهای دمکرات و آزادیخواه رو به رو گردد،. کمونیست‌ها باید برای چنین شرایطی خود را آمده کنند. باید به لحاظ ایدئولوژیک – سیاسی و سبک کاری جهت وحدت و یکی شدن، گام‌های استوارتری بردارند.
نظم کمونیستی
15.9.2024

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: یک خرده بورژوا هیچگاه عقیده ثابتی ندارد. در حالی که عقب صف حرکت میکند خود را پیشقراول میداند. بر مبنای شرایط گاهی مارکسیست است و گاه مارکسیست نیست. او در حالی که به همه دنیا مهر دگماتیک میزند، خود بر دگم‌هایش محکم چسبیده است. هیچ کس نمیتواند یک خرده بورژوا را قانع کند.