هشت مارس، روز جهانی زن را گرامی بداریم
هشت مارس یکی از مهمترین روزهای مبارزاتی جهانیست که هر سال با گستردگی و شکوه بیشتری برگزار میشود. در سال ۱۸۵۷ میلادی زنان یک کارخانه نساجی در نیویورک علیه مزد کم و تبعیضات مختلف دست به اعتصاب میزنند، مأمورین دولت و صاحب کارخانه از ترس سرایت این اعتصاب به کارخانجات دیگر، زنان اعتصاب کننده را زندانی میکنند. به عللی که روشن نیست زندان این زنان آتش میگیرد که در نتیجه آن ۱۲۹ زن جانشان را از دست میدهند. در سالیان بعد زنان کشورهای مختلف اروپا در تظاهرات خیابانی و نشستهای خود روزهای مختلفی را برای برگزاری یاد بود این زنان مبارز پیشنهاد میکنند که سر انجام در ۱۹۱۴ با پیشنهاد کلارا زتکین روز هشت مارس به عنوان روز زن از طرف اینترناسیونال دوم کمونیستی به رسمیت شناخته میشود.
در نتیجه هشت مارس روز جشن نیست، روز شادی و آن طور که بورژوازی تلقین میکند، روز رقص و پایکوبی نیست. هشت مارس روز ابراز خشم و نفرت زنان علیه ستم و بی عدالتی چندلایه سرمایهداری بر آنها، روز مبارزه برای رهائی از نظام نفرت انگیز سرمایهداریست.
هشت مارس ۲۰۲۵ در شرایطی برگزار میشود که از یک جانب رژیمهای فاشیستی جهان، به مانند اسرائیل، یاوری همچون دولت فاشیستی ترامپ را یافتهاند و دولتهای غیر فاشیستی بیشتر به راست متمایل شدهاند لذا نیروی کار و زحمت در تنگناهای بیشتری قرار خواهند گرفت و از جانب دیگر مردم جهان در نتیجه جنگهای منطقهای، نیابتی و داخل کشوری و اعتصابات و مبارزات گسترده دارای آگاهی بالاتری از دوستان و دشمنان بینالمللی خود گشتهاند و مبارزه همبسته و قدرت اتحاد در مبارزه را بیشتر آموختهاند. به عبارت دیگر جهان قطبیتر شده است.
این شرایط نوین، نیروهای جدیدی از زنان را در مبارزه علیه نابرابری، مردسالاری و ستم مضاعف به میدان میآورد.
در ایران نیز هشت مارس در شرایط ویژه خود برگزار میگردد؛
۱- کلیه سیاستهای بینالمللی و داخلی رژیم با شکست روبه رو شده است. لذا رژیم ایران در نهایت ضعف و درماندگیست. تظاهر این ضعف و درماندگی، صبعیت، درندگی و دد منشی عریانتر و گستردهتر علیه مردم به ویژه زنان تظاهر خارجی دارد. در سالی که گذشت بیش از ۱۰۰۰ نفر در ایران اعدام شدند که در بین آنها ۳۱ نفر زن هستند. بسیاری از زنان مبارز و آزادیخواه ایران در زندانها تحت حکم اعدام هستند، مثل وریشه مرادی و پخشان عزیزی، شریفه محمدی و...
با این وجود هم مبارزه ادامه دارد و هم معضلات اجتماعی. اعدامهای مکرر و هر روزه که با هدف ارعاب و ایجاد هراس از مبارزه در بین مردم انجام میگیرد، تأثیر ارعاب کننده و بازدارندهاش را در بین مردم به ویژه زنان از دست داده است.
۲- یک ماه پس از روی کار آمدن رژیم جدید در ایران، زنان ۸ مارس را تحت سرکوب و تحقیر، با شکوه تمام برگزار میکنند. رژیم فاشیستی ایران از همان اوان حاکمیت، سعی میکند با سرکوب و تبلیغات اغوا کننده مذهبی، روز تولد فاطمه، دختر محمد پیامبر اسلام را، به عنوان روز زن بر زنان ایران تحمیل کند که با شکست رو به رو میشود. مقاومت حماسه آفرین و قهرمانانه زنان زحمتکش و مترقی کشور ما در مبارزه علیه کلیه بی عدالتیها و برای آزادی و برابری و پیشگامی آنها که از پشتیبانی مردان آزاده نیز برخوردار است باعث گردیده است که در برخی از موارد خواستهای خود را بر رژیم تحمیل کنند.
۳- مبارزه زنان برای آزادی و برابری به ویژه پژواک مبارزات زنان سیاسی زندانی، حیطه تنگ ملی را درمینوردد و خصلت سراسری و بینالمللی میگیرد. و این یکی از پرقدرتترین جنبههای این مبارزه است. در این مورد میتوان از بیانیههای سپیده قلیان، سحر محمدی، نرگس محمدی، وریشه مرادی و پخشان عزیزی نام برد. با وجود این که سمت و سوی ایدئولوژیک سیاسی (طبقاتی) این مبارزین یکی نیست ولی پشتیبانی میلیونها زن و مرد مبارز را در سراسر دنیا کسب کردهاند.
مبارزه زنان در جهان به ویژه در ایران که با گستردگی، پایداری و قهرمانی بی نظیری جریان دارد چند قانونمندی طبقاتی را به روشنی نشان میدهد:
۱- حلقهی رابط مهمی که زنان کلیه جوامع امروزی را به هم متصل میسازد؛ مبارزه علیه ستم مردسالاریست. طبقه کارگر و جنبش کمونیستی آن میتواند و باید بر علیه این ستم کلیه زنان استثمار شونده، زحمتکش، مترقی و حتی زنانی از طبقه فوقانی جامعه را متحد و متشکل سازد. دامن زدن علیه این ستم خوفناک، میتواند هر رژیمی را به انزوای کامل سوق دهد.
۲- تجربه تاریخی نشان داده است که یکسان جلوه دادن مبارزات زنان طبقات مختلف، همیشه به شکست این مبارزات به نفع بورژوازی انجامیده است. جنبش کمونیستی موظف است برای نوسازی و گسترش این مبارزات، یک مبارزه دائمی را علیه نفوذ اندیشههای بورژوازی و خرده بورژوازی سازمان دهد. مبارزات زنان طبقات فوقانی علیه مردسالاری خصلت و ماهیت بورژوائی، سازشکارانه و نیمه راهی خود را دارد، در حالی که مبارزه زنان کارگر و زحمتکش، مبارزهایست چند وجهی؛ مبارزه علیه نظام مردسالارانه، علیه استثمار، علیه فشار و سنگینی کار بی مزد خانگی، علیه ارعاب و سوء استفاده جنسی در محیط کار و علیه کلیه محدودیتهای طاقت فرسای اجتماعی. به همین جهت مبارزه زنان زحمتکش بخشی از مبارزه در راه سوسیالیسم است. در حالی که مبارزه نیم بند زنان مرفه و بورژوا مبارزهایست در چارچوب نظام سرمایهداری و تحکیم آن و دامن زدن به تقدس مالکیت خصوصی بر ابزار تولید.
جنبش زنان زحمتکش گرایش روز افزون خود را به جنبش کارگری نشان میدهد. در حالی که جنبش زنان خرده بورژوا و طبقات مرفه گرایش به بورژوازی لیبرال را از خود بروز میدهند.
۳- امپریالیسم یعنی تمرکز انباشت سرمایه در کنسرنهای بینالمللی تحت کنترل چند بانک بینالمللی. با بینالمللی شدن سرمایه، مبارزه علیه آن نیز بینالمللی گشته است. لذا در چندین دهه گذشته به خصوص در چند سال اخیر مبارزات مردم به ویژه مبارزات زنان جنبه بینالمللی شفاف و روشن خود را نشان داده است. اگر ما در دفاع از مبارزات زنان جنبه ملی یا ملیتی آن را برجسته سازیم عملا این مبارزه و دفاع از آن را در لایه تنگ و متعفن ملی محصور کردهایم، آن را از بخشهای دیگر مبارزه در یک قلمرو بزرگ سیاسی چند ملیتی و یا در سطح بینالمللی، جدا نموده و برای شکست و سرکوب توسط بورژوازی آماده کردهایم.
جنبش زنان با نشان دادن خصلت بینالمللی خود توانسته است مرزهای ملی را پاک کند و تمام قد به عنوان مبارزه بخشی از زحمتکشان و نیروهای مترقی جهانی در صحنه بینالمللی به صورت یک واحد کل عرض اندام نماید.
نتیجتاً هشت مارس در شرایطی برگزار میشود که رقابت کشورهای سرمایهداری، مبارزات مردم علیه ستم امپریالیستی، مبارزات درونی مردم و مبارزات طبقاتی در درون طبقه کارگر حادتر از هر زمان دیگری گردیده است. جهان قطبیتر شده است. در نتیجه جنبش زنان نیز تحت تأثیر این قطب بندی قرار گرفته است. به این ترتیب هر اندازه که مبارزه طبقاتی در درون جنبش زنان عمیقتر و گستردهتر پیش رود، این جنبش با گستردگی و استحکام بیشتری به سمت طبقه کارگر خواهد رفت و ضربات قاطعتری بر فاشیسم و سرمایهداری فرود خواهد آورد.
نظم کمونیستی
۲۵ اسفند ۱۴۰۳