علل تخریب محیط زیست و آلودگی هوای شهرهای ایران

تخریب محیط زیست در جهان امروز ناشی از تغییر و تحولات طبیعی نیست. سوخت و ساز طبیعت آن چنان نیست که محیط زیست جانداران را نابود سازد. نارسائی‌های زیست محیطی امروزه جهان ناشی از تخریب و استثمار طبیعت برای کسب ابر سود توسط انسان است. به بیان دیگر سرمایه‌داری مهمترین نقش را در تخریب طبیعت ایفا می‌کند.

در ایران نیز تخریب محیط زیست ناشی از همین عامل است با ویژگی خود.

این ویژگی عبارت است از؛

۱- چپاول حریصانه و بی رویه هر آنچه که ثروت است و یا می‌تواند به ثروت تبدیل شود. مثل استفاده بی رویه آب، معادن مختلف، نفت و غیره،

۲- آشفتگی و هرج و مرج در اقتصاد کشور و عدم رسیدگی و اصلاح محیط زیست.

آلودگی هوا یکی از جدی‌ترین معضلات زیست محیطی جامعه ایران است. امروزه هوای بسیاری از شهرهای ایران آلوده ‌است یعنی در جو، ذرات معلق و گازهای سمی بیش از مقدار قابل قبول برای حیات و سلامت انسان وجود دارد.

امروزه هوای بسیاری از شهرهای ایران آنچنان مسموم است، آنچنان آلوده به ذرات و گازهای مرگ آور است که تهران را در رتبه ششمین آلوده‌ترین شهر جهان قرار داده است. این آلودگی پایدار فقط مختص تهران نیست بلکه شهرهای قم، اراک، اهواز، ایلام، بوشهر، تبریز، ارومیه، خراسان شمالی، مشهد و مازندران را نیز در خود گرفته است. این آلودگی از هر منفذی به داخل مکان‌های زیست نفوذ می‌کند و فرار و گریزی از آن متصور نیست. لذا تعطیلی مدارس و ادارات از گستره بیماری‌ها و مرگ ناشی از آلودگی هوا نمی‌کاهد.

آلودگی هوا در شهرهای فوق از ۲۷ آذر تا ۷ دی ماه ۱۴۰۳ بین ۱۷۲ تا ۱۸۰ ppm  در نوسان بوده است (ppm =  1 میلی گرم  از یک ماده در یک لیتر از یک مایع دیگر). درجه خطرناک بودن هوا از ۱۰۰ تا ۲۰۰ ppm  می‌باشد. بالای این مقدار حیات قادر به دوام نیست.

علل مشخص این آلودگی و وضعیت اسفناک زیست محیطی چیست؟

مهمترین عوامل آلودگی هوا، افزایش آلاینده‌هائی‌ست که از دستگاه‌های صنعتی با سوخت فسیلی ناشی می‌گردد:

۱- کارخانجات صنعتی:

موتورهای کارخانجات صنعتی نیز با سوخت فسیلی کار می‌‌کنند. روشن است که گازوئیل نسبت به بنزین گازهای خطرناک بیشتری تولید می‌‌کند و مازوت نسبت به گازوئیل گازهای خطرناک و پرشمارتری تولید می‌نماید.

معاون سازمان محیط زیست می‌گوید: «وقتی در شهر اراک تحلیل روز‌های آلوده را در نیمه دوم سال گذشته انجام دادیم، متوجه شدیم که SO2 (گوگرد دی‌اکسید) به‌ عنوان آلاینده ناشی از سوزاندن مازوت، باعث آلودگی می‎شود. در نتیجه اگر مازوت ‌سوزی در نیروگاه اراک را متوقف کنیم، انتظار داریم وضعیت مطلوبی را در این شهر داشته باشیم». این کارخانجات علاوه بر آن از ذغالسنگ و گاز طبیعی نیز استفاده می‌کنند.

البته ایشان نمی‌گوید که علت سوزاندن مازوت به ویژه در کارخانجات برق چیست. صاحبات حریص و طماع کارخانجات اراک که پشتوانه محکم دولتمردان رژیم را نیز دارند، برای مخارج کمتر و در نتیجه سود بیشتر، مواد ارزانتر فسیلی را به کار می‌برند. برای آنها هم مهم نیست که چند هزار نفر در این جریان سلامت و جان خود را از دست می‌دهند. لذا تا این سودپرستان در رأس کارخانجات قرار دارند، سوخت مازوت هم ادامه خواهد داشت؛ چه در اراک، چه در تهران و یا چه در شهرهای دیگر.

شهر اراک در دامنه کوهی با شیب ملایم واقع شده است. دولت و سرمایه‌داران خصوصی در اطراف این شهر، هر کجا که دلشان خواسته‌است کارخانه احداث نموده‌اند. لذا دور تا دور این شهر صنعتی پر است از کارخانه‌هائی که با ماشین‌های مستعمل کار می‌کنند. این کارخانجات تولید کننده مواد سمی‌ بسیارند و باد از هر سو که بوزد مواد آلاینده را درون شهر می‌پاشد. به این جهت هر سال تعداد بسیاری جان خود را از دست می‌دهند.

این صنایع نه تنها در اراک مستعمل هستند بلکه در همه جای ایران چنین است زیرا دولت برای رشد صنعت علاقه چندانی نشان نمی‌دهد. «ذوب‌آهن منبع مهم و اصلی آلوده ‎کننده‎ هوای اصفهان است که در محدوده شعاع ۵۰ کیلومتری شهر استقرار یافته‎اند که تأثیر منفی این صنعت روی جمعیت سه میلیون و ۶۰۰ هزار نفری این محدوده غیر قابل انکار است» (ترابی – سایت عصر ایران)

معاون سازمان محیط زیست در مورد ذوب آهن و فولاد مبارکه می‌گوید: «از خود این صنایع خواستیم که راهکار‌های رفع آلایندگی را ارائه کنند. متأسفانه ذوب‌آهن اصفهان در ۲۰ سال گذشته بار‌ها راهکار و برنامه زمان‎بندی برای اجرای آن داده، اما هر دفعه مهلت خریده و زمان اجرای راهکار‌ها و برنامه‎های کاهش آلایندگی را تمدید کرده و هرگز به تعهداتش عمل نکرده است.»

چطور ذوب آهن اصفهان قادر می‌شود تعهداتش را در مدت بیست سال انجام ندهد؟ چون پشتیبان در دولت دارد، سودهای میلیاردی به جیب می‌زنند ولی تعهدات زیست محیطی را به هیچ می‌گیرند و کک‌شان هم نمی‌گزد.

زمانی که این کارخانجات شروع به تولید می‌کنند علاوه بر گازهای سمی خطرناک و ذرات بسیار مهلک معلق در هوا، آب‌های آشامیدنی را که برای خنک کردن موتورها به درون کشیده‌اند، به صورت آبهای مسموم و گرم در رودخانه‌ها، حفره‌های طبیعی که به آب‌های زیر زمینی باز می‌شود، می‌ریزند، بخشی از این آب‌های آلوده، گریز ناپذیر وارد آب آشامیدنی درون شهرها می‌گردد و بیماری‌های هولناکی را سبب می‌شود.

علاوه بر آن پسماندهای کاملا سمی و خطرناک کارخانجات و زباله‌های شهری، در اطراف شهرها به صورت دپوی باز انبار می‌شود. این پسماند‌ها با بارش باران به عمق می‌رود و به آب‌های زیر زمینی می‌پیودد. در تابستان که خشک می‌شود به صورت ذرات خطرناک معلق در هوا سطح شهرها را می‌پوشاند. و در زمستان با هر وزش بادی صدها تُن از آن به صورت باران‌ ناپیدا بر شهر ریزش می‌کند.

در برخی مناطق ایران پسماندها با فلزات سنگین و حتی فاضلاب‌ها به درون آب سدهائی که شرب مردم هستند ریخته می‌شود. مثل کردستان که پسماندها و فاضلاب روستای سراب قامیش با دو هزار نفر جمعیت وارد آب سد قشلاق می‌شود که باعث بیماری‌های صعب‌العلاج و مرگ‌های جمعی گشته است.

۲- خودروها:

از سوخت فسیلی (بنزین و یا گازوئیل) در خودروها، گازهای دی‌اکسید کربن، مونوکسید کربن، دی‌اکسید نیتروژن و دیگر آلاینده‌ها تولید می‌گردد که برای زندگی خطرناک است. این گازها همیشه با آلاینده‌های دیگری همراه‌اند که خطر بالفعل را تشدید می‌کند. خودروهائی نیز که با برق کار می‌کنند، برق آنها در کارخانه‌ای تولید می‌شود که با بنزین، گازوئیل، زغالسنگ و یا مازوت کار می‌کند. در نتیجه وجود خودروهای برقی نیز که ظاهری مورد قبول دارند، نشانی است بر تخریب شدید محیط زیست.

در ایران زندگی هر روز گرانتر می‌شود و قدرت خرید مردم پائین می‌آید. و چون رسیدگی و تعمیر موتور خودرو و کنترل سوخت آن با هزینه همراه است، موتورها اغلب کهنه و نا سالم‌اند. لذا سوخت ناقص مواد فسیلی در آن‌ها باعث تولید گازهای سمی بیشتری نسبت به موتورهای سالم می‌شود. به لحاظ آماری از ۱۳۹۸ تا کنون «هر سال بین ۵ تا ۶ میلیون لیتر به مصرف روزانه بنزین افزوده شده است.» (اتومدیا – ۲۶ آبان ۱۴۰۳)

از سوی دیگر در کشورهائی با ساختارهای سرمایه‌داری وابسته مثل ایران، برخی شهرها به کلان شهر و مرکز صنعت و تولید تبدیل می‌گردد. مردم از شهرهای کوچک برای یافتن کار بدین شهرهای کلان رو می‌آورند، جمعیت خارج از ظرفیت این شهرها در آن فشرده می‌گردد و میلیون‌ها خودروی فرسوده و مستعمل شب و روز به آلوده کردن هوا مشغول می‌شوند.

۳- ریزگردها

دو نوع ریزگرد وجود دارد. نوع اول از صحاری و بیابان‌های خشک بدون پوشش گیاهی توسط باد در هوا پاشیده می‌شود. این نوع ریزگرد باعث اختلالات تنفسی و فشارهای قلبی می‌شود ولی مسموم نیست.

نوع دوم از دپوهای پسماند کارخانجات و مؤسسات تولیدی، زباله شهرها، دود کارخانجات و خودروهای درون شهرها و عوامل دیگرایجاد می‌شود که هم خطر ریزگردهای نوع اول را دارد و هم با سموم خطرناک آغشته است.

به هر جهت این آلاینده‌ها باعث بیماری‌های خطرناک و جان ستان می‌گردند که ظاهرا و در سطح، علت آنها ظاهر نیست.

بیماری‌های ناشی از آلاینده‌ها در هوا، بیشتر و عمدتا بیماری‌های مغزی، پوستی، ریوی و قلبی است.

«طی پروژه‌ای که دو سال روی آن کار کردم، ... به این رسیدیم که یکسری گازهایی مثل ترکیبات گوگردی، نیتروژنی و از همه مهم‌تر کربن مونوکسید یا CO ارتباط بسیار معنی‌داری با بروز تومورهای مغزی بالاخص تومورهای مغز بدخیم داشتند.»، «به طوری که اکنون «۷ میلیون ایرانی در معرض ابتلا به تومور مغزی» هستند. ... «درنهایت باید بگویم سونامی سرطانی که در ایران می‌گویند شروع شده و در چند سال آینده کل جمعیت ایران را دربر می‌گیرد و هر خانواده حتما یک بیمار سرطانی را تجربه خواهد کرد اغراق به نظر نمی‌آید.» (خبرانلاین)

در مورد سرطان‌ مغزی هیچ آماری وجود ندارد. وزارت بهداشت اجازه این کار را نمی‌دهد، زیرا جنایات انجام شده در جامعه که فقط و فقط منافع انگشت شماری سرمایه‌دار انگل سودپرست را تأمین می‌کند، نباید فاش گردد.

تلاش برای کسب ابرسود در کوتاه‌ترین مدت که باعث آلایندگی هوا در ایران است، باعث مرگ زودرس ۴۵ هزار نفر در سال می‌گردد که ۱۳ درصد کل مرگ‌ها در ایران است.

در عین حال وجود آلاینده‌ها در این ابعاد در هوا باعث بروز بیماری‌های روانی نیز می‌گردد که مهمترین و گسترده‌ترین آن، افسردگی و دلزدگی نسبت به زندگی‌ست که جامعه را به قهقرا می‌کشد و این یکی از علل خودکشی در ایران است.

۴- یکی دیگر از بحران‌های زیست محیطی در ایران که قدرت تخریب بسیار گسترده‌ای دارد، فروکش یا فرو‌نشست زمین است.

فرو‌نشست زمین فقط مربوط به استثمار و تخریب طبیعت توسط انسان نیست. در برخی از مناطق گاهاً زمین فرو‌نشست پیدا می‌کند. این نوع فرو‌نشست کاملا در تعادل با تغییرات دیگر طبیعی‌ست. ولی فرو‌نشست زمین ناشی از تخریب طبیعت توسط انسان، کاملا غیر طبیعی‌ست که تعادل طبیعت را از بین می‌برد. و طبیعت نیز با نابودی انسان و دیگر جانوران مجددا به تعادل می‌رسد.

این نوع فرو‌نشست زمین ناشی از استثمار بی رویه طبیعت است. استفاده غیر علمی و سودجویانه از آب‌ها و منابع زیر زمینی است. مکیدن آب‌ها و نفت و گاز و استخراج تولیدات معدنی از اعماق زمین و ایجاد حفره‌های بزرگ باعث شکنندگی پوسته زمین و فرو ریزی آن می‌گردد. علی بیت‌اللهی؛ مدیر بخش زلزله مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی گفت: «فرونشست، پایین رفتگی تدریجی سطح زمین است که دلایل مختلفی دارد. در کشور ما، پایین رفتگی تدریجی سطح زمین به دلیل افت سطح آب زیرزمینی است...» (مخاطب ۲۴) او در جای دیگر می‌گوید: «تاکنون حدود ۱۴۰ میلیارد مترمکعب از منابع آب زیرزمینی کشور از دست رفته است. برای درک این حجم، می‌توان یک کانال به عرض یک کیلومتر و عمق ۱۰۰ متر از ساحل دریای مازندران تا دریای عمان تصور کرد. این میزان معادل برداشت آب ماست. » (سایت رکنا)

ایران در بین کشورهای دیگر جهان بیشترین فرو‌نشست زمین را دارد یعنی ۹۰ برابر میانگین فرونشست زمین در کل کره. در برخی مناطق ایران فرونشست به صورت حفره‌های وسیع و عمیقی درآمده است. این پدیده مخرب را می‌توان در دشت مشهد، در تهران، دشت کبودرآهنگ، کاشمر، استان‌های اصفهان و کرمان و دیگر مناطق ایران مشاهده کرد.

مقدار فرونشست متوسط در جهان ۴ میلیمتر در سال است. در ایران این مقدار کمی بیشتر از ۳۸۰ میلیمتر در سال اندازه‌گیری شده است. فرو‌نشست زمین در استانهای تهران و اصفهان و دیگر مناطقی که نفت خیز نیست در اثر خارج کردن بی رویه آب از اعماق زمین پدید آمده است. در ایران به علت سیستم اقتصادی سرمایه‌داری با ویژگی چپاول و غارت ثروت‌های موجود، منابع آب‌های سطحی به خشکی گرائیده و بین ۸۰ تا ۸۵ درصد آب مصرفی در کشاورزی و مصارف شهری از آب‌های زیر زمینی تأمین میشود. این روش غیر علمی و مخرب خشک شدن بیشتر مناطق وسیعی را باعث شده است که با وزش باد، ریزگردها از زمین برمی‌خیزد و همراه سموم دیگر راهی شهرها و روستاهای کشور می‌گردد.

چنان که ملاحظه می‌شود، بلایای ظاهراً طبیعی، اساساً طبیعی نیست بلکه دست ساز طبقه حریص، منفعت طلب، طماع و کوته بینی به نام طبقه سرمایه‌دار است. تا وقتی این طبقه در ایران حاکم است، تخریب محیط زیست با شدت بیشتری اعمال می‌شود و جان صدها هزار و میلیون‌ها انسان را می‌گیرد. لذا مردم مترقی و زحمتکش ایران باید در فکر برپائی ساختاری باشند که همراه با از بین بردن استثمار انسان از انسان، استثمار طبیعت از سوی انسان نیز از بین برود.

نظم کمونیستی

25.10.1403