رفح، آخرین مرحله شکست سیاسی – بین‌المللی اسرائیل

 

رژیم فاشیستی – صهیونیستی اسرائیل از جنگ دوم جهانی تا کنون بیش از ۱۸ بار در تهاجمات بزرگ، مردم فلسطین را قتل عام کرده و در درگیری‌های کوچک هزاران از مردم قهرمان و مقاوم این سرزمین، به ویژه نوجوانان آن را هدف گلوله قرار داده است.

آخرین جنایت یا بزرگترین جنایت بی مثال تاریخی، تهاجم همه جانبه رژیم اسرائیل به مردم فلسطین بعد از حمله تروریستی حماس به این کشور است. این درگیری هنوز هم ادامه دارد. در این مدت هشت ماه بیش از ۴۰ هزار از مردم فلسطین و چند هزار از مردم اسرائیل جان خود را از دست داده‌اند و صدها هزار نفر بی خانمان گشته‌اند.  

هدف اعلام شده رژیم اسرائیل در حمله به غزه، نابودی حماس و آزادی گروگانهائی است که حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آن‌ها را به اسارت گرفته است.

رژیم اسرائیل در کنار این اهداف، بیرون راندن کامل فلسطینی‌ها از کشورشان را هم با سرسختی دنبال می‌کند. نتانیاهو در یک مصاحبه ویدئوئی اظهار می‌کند که طرح دو دولت فلسطینی و اسرائیلی را به هیچ وجه قبول ندارد و در صدد است که فلسطینی‌های غزه را به مصر براند و فلسطینی‌های کرانه باختری را به اردن و تمام سرزمین فلسطین را در اشغال دولت اسرائیل درآورد. (اسپوتنیک)

حال درجه نزدیکی رژیم اسرائیل به هر یک از این اهداف را بررسی می‌کنیم.

۱- آزادی گروگان‌ها: حماس ۲۵۰ نفر را در حمله اکتبر به اسرائیل به گروگان گرفت. این گروگان‌ها از مردم عادی و نظامیان اسرائیلی، توریست‌های خارجی و مأموران دولتی کشورهای دیگر هستند. حماس تا آوریل ۲۰۲۴ حدود ۳۰ گروگان را در قبال آزادی تعدادی فلسطینی اسیر رژیم اسرائیل، آزاد کرده است. تعداد اندکی از آن‌ها نیز در همان روز اسارت اعدام شده‌اند و سه تن از آن‌ها نیز در حمله اسرائیل به رفح جان خود را از دست داده‌اند.

حماس گروگان‌ها را در مناطق بسیار پراکنده و دور از هم نگهداری می‌کند. لذا ارتش اسرائیل نمی‌تواند در حملاتش به تعداد زیادی از آن‌ها دست یابد. این را پروسه جنگ هشت ماهه ثابت کرده است.

با تشدید حملات خونین اسرائیل به شهرها و روستاهای غزه، پایه مردمی حماس نیز تقویت می‌شود. زیرا حماس تنها نیروی مقتدر نظامی است که "از مردم غزه دفاع" می‌کند. لذا این حمایت، پنهان کردن گروگان‌ها را برای حماس آسانتر می‌سازد.

دولت اسرائیل در مذاکراتش با رهبران حماس در مرحله اول خواستار آزادی تعدادی از گروگان‌ها با شرایط ویژه‌ایست. (مثلاً مسن بودن، بیمار بودن...)

نماینده حماس معتقد است برای این که بداند، آیا  ۴۰ تن از گروگان‌ها با این شرایط را در اختیار دارد یا نه، باید تنش جنگی موقتاً پایان یابد تا حماس بتواند برای یافتن این تعداد از گروگان‌های ویژه، روابط درونی خود را برقرار کند.

این وضعیت و پافشاری حماس در آتش بس و بیرون رفتن اسرائیل از نوار غزه باعث گردیده که سیاست اسرائیل در آزادی گروگان‌ها با شکست رو به رو شود.

این شکست قدرت محدود و شکننده اسرائیل را به مردم اسرائیل و جهان نشان داد. عدم توانائی اسرائیل در آزادی گروگان‌ها با وجود تهاجم نظامی بسیار خونین و کشتار وحشیانه مردم فلسطین، باعث تظاهرات وسیع و بالارفتن آگاهی مردم اسرائیل از حوادث و رخداد‌هائی می‌شود که دولت این کشور سعی دارد از مردمش مخفی کند.

و اما دولت اسرائیل به هیچ ترتیب هدف‌اش آزادی گروگان‌ها نیست. این پرده "انسان دوستانه"‌ را اسرائیل برای مخفی کردن اهداف واقعی‌اش بین خود و مردم کشیده است.

همه مردم جهان می‌دانند وقتی نیروی نظامی با چنین ابعادی به منطقه‌ای حمله و انسان ها را قتل عام می‌کند، نمی‌تواند بین گروگان و غیر گروگان  تمایز بگذارد. ادامه این تهاجم نشان می‌دهد که زندگی گروگان‌ها برای اسرائیل محلی از اعراب ندارد.

۲- حماس پس از پیروزی در جنگ داخلی فلسطین علیه تشکیلات خود گردان در ۲۰۰۷، بر منطقه غزه حاکم شد. این روند نه تنها ناشی از قدرت واقعی حماس بلکه با کمک مالی و سیاسی اسرائیل و آمریکا صورت گرفت تا از وحدت و یکپارچگی فلسطین برای ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی جلوگیری شود.

فشارهای سیاسی، درگیری‌های منطقه‌ای و تهاجم نظامی و خونین و یکجانبه اسرائیل به غزه در طول دهه‌ها چنان بود که اگر حماس "پشتیبانی" خواست‌های به حق مردم غزه را در پیش نمی‌گرفت، به طور کامل در بین مردم منفرد می‌شد. مردم فلسطین می‌بایست جواب این زورگوئی‌ها و بی عدالتی‌های خونین را می‌دادند. متأسفانه حماس این وظیفه را در پیش گرفت و بجای عملیات حساب شده علیه نیروهای نظامی اسرائیل و در شرایطی که بتواند پشتیبانی مردم زحمتکش جهان را جلب کند، اساساً به کشتار مردم بی گناه اسرائیل دست زد و از بین آن‌ها گروگان گرفت.

تا پیش از ۷ اکتبر، سازمان‌ها و گروه‌های چپ توانسته بودند در بین مردم فلسطین، نفوذ قابل ملاحظه‌ای کسب کنند. در این روند تضاد مردم با حماس که حاکم بر منطقه بود تشدید می‌شد. ساختن تونل‌های زیر زمینی تو در تو و گسترده در این منطقه توسط حماس برای حفاظت نیروهای خودی از مردم عصیان زده و تهاجم نیروهای اسرائیلی است. از ۷ اکتبر که حماس با اسرائیل مستقیماً و خونین درگیر شد و سازمان قدرتمند دیگری برای دفاع از مردم فلسطین حضور نداشت، نفوذ حماس در بین مردم با پیشرفت اوضاع ، تقویت شده است. امروزه پایه مردمی حماس گسترش یافته است.

اسرائیل به جهانیان اعلام کرد که برای نابودی حماس به نوار غزه حمله می‌کند. اکنون حدود ۶ ماه از این حملات می‌گذرد. اسرائیل برای نابودی حماس همه مناطق مسکونی شهرها و روستاها، مراکز بهداشتی و بیمارستان‌ها، مراکز برق و آب رسانی، راه‌های تأمین معیشت مردم، راه‌های حمل نقل جاده‌ای، و به طور کلی زیر ساخت‌های اجتماعی مردم را نابود کرده است. بیش از ۴۰ هزار از این مردم را کشتار نموده و هنوز هم در انجام این کار است ولی حماس بجز این که تعدادی از اعضایش جان خود را از دست داده‌اند، ضربه دیگری نخورده است. حماس هنوز قادر به عملیات است. هنوز موشک‌هایش راه اسرائیل و مناطق اشغالی را می‌پیمایند، روابط بین‌المللی‌اش برقرار و از موضع برتری نسبت به سابق در اوضاع بین‌المللی حرکت می‌کند. دولت اسرائیل شهرها و روستاها را کلا ویران نمود تا حماس را نابود کند. شهرها و روستاها نابود شدند ولی اکنون حماس از درون همان ویرانه‌ها سر برآورده و نظامیان اسرائیلی را هدف می‌گیرد.

این شکست نظامی بارزی‌ست. این شکست نشان می‌دهد که چگونه یک دولت سر تا پا مسلح به مدرن‌ترین سلاح‌های کشورهای امپریالیستی دوست و پشتیبانانی مثل آمریکا و آلمان،  در تقابل با یک نیروی نظامی کوچک از یک ملت، با وجود این که مترقی نیست، انقلابی نیست و پایه مردمی استواری هم ندارد، با سرافکندگی شکست می‌خورد.

۳- و اما برای اسرائیل به طور واقعی نابودی حماس نیز هدف اصلی نیست. همان طور که آزادی گروگان‌ها هدف نیست. هدف اصلی دولت کنونی اسرائیل به رهبری نتانیاهو، نابودی کامل مردم فلسطین و در صورت عدم امکان رسیدن به این هدف، بیرون کردن آن‌ها از سرزمین‌شان به کشورهای اطراف و اشغال کامل سرزمین فلسطین توسط نیروهای نظامی و سکنا دادن یهودیان اسرائیلی در این مناطق است.

با این هدف غیر از رفح، کلیه مناطق غزه را به ویران تبدیل کردند تا فلسطینی‌ها در آنجا مأوائی نداشته باشند. این مردم سرسخت و مقاوم را به رفح کوچ دادند، تا در شرایط مساعد خانه و کاشانه و خودشان را نابود کنند. این شرایط ظاهرا فراهم شده و بهانه اجرای آن نیز خوب سازماندهی شده است: «صدای آژیر خطر در منطقه کرم شالوم به صدا درآمد، چهار گلوله خمپاره از حومه رفح به سمت خاک اسرائیل شلیک شد و همچنین دو موشک دیگر نیز از منطقه رفح به سمت خاک اسرائیل شلیک شده است.» (وزارت دفاع اسرائیل)

نیروهای نظامی اسرائیل به رفح حمله کردند، پست‌های نظامی این منطقه را با قهر در دست گرفتند. اکنون در تلاش هستند تا مرز این منطقه با مصر را در کنترل خود درآورند. در واقع مردم غزه را مطلقاً در محاصره گرفته‌اند.

این محاصره با حضور نیروهای نظامی آمریکا که در سواحل غزه مستقر هستند تکمیل می‌شود. «مقام‌های آمریکایی می‌گویند اسکله شناور و موقت ویژه کمک‌رسانی به غزه در محل مستقر شده و "ظرف چند روز آینده" به بهره‌برداری خواهد رسید.» (بی بی سی) و چند روز بعد «یکی از سخنگویان پنتاگون اعلام کرده پس از جدا شدن بخشی از یک اسکله موقت ساخته ‌شده به دست ارتش ایالات متحده برای امدادرسانی در ساحل غزه، خدمات‌رسانی امدادی از این اسکله تا انجام تعمیرات، متوقف می‌شود.» (ایران اینترنشنال)

ارتش اسرائیل ۴۵۰ هزار نفر از پناه‌ بردگان به رفح و مردم این منطقه را مجبور به کوچ کرده است. این مردم نمی‌دانند باید به کجا پناه بیاورند

اکنون اشغال نظامی منطقه غزه توسط ارتش اسرائیل به کمال رسیده است، ولی نه گروگان‌ها آزاد شده‌اند، نه حماس نابود شده است و نه مردم غزه کشورشان را ترک کرده و یا کاملاً از صحنه زندگی محو شده‌اند.

جنایات بی مثال دولت فاشیستی، بربر منش و بی رحم اسرائیل به رهبری یک فاشیست خونخوار، تمام مردم مترقی جهان را به عصیان واداشته است. صدها میلیون از مردم کشورهای مختلف حتی در کشور اسرائیل علیه این جنایت به پا خاسته‌اند. حتی از درون جنبش دانشجوئی در آمریکا «ما باید آمریکا را به طبقه کارگر برگردانیم»! به گوش می‌رسد.

ابعاد اعتراضات و تظاهرات ضد اسرائیلی آنچنان گسترده و با ثبات است که بسیاری از دولتمردان این کشورها مجبور شده‌اند که اسرائیل را به شدت محکوم کنند و خواستار دو دولت اسرائیلی و فلسطینی باشند. فشار توده‌های مردم از پائین به دولت‌ها چنان است که حتی سفیر آلمان در اسرائیل حملات دست راستی‌های متعصب یهودی اسرائیلی به کاروان‌های "بشر دوستانه" را محکوم کرده و آن را شرم آور خوانده است.  و اخیرا دولت‌های نروژ، ایرلند و اسپانیا کشور فلسطین را به رسمیت شناخته‌اند.

«سازمان ملل اسرائیل را به نقض تمامی قوانین حقوق بین‌المللی متهم کرد.» (اسپوتنیک)

برای اطلاع بیشتر خواننده از مواضع برخی افراد در کابینه نتانیاهو واقعیتی را از سایت روسیه می‌آوریم: «یکسری مانند اسموتریچ و بن گفیر به دنبال قتل عام آرام آرام آنها هستند و برخی مانند وزیر میراث اسرائیل آمیهای الیاهو متقاضی آن است که فلسطینی‌ها را با بمب اتم قتل عام کنند و کار تمام شود.» (اسپوتنیک) به نظر می‌رسد که هیتلر باید برود پشت سر اینها نماز بخواند.

آنچه که رهبران کشورها در پشتیبانی از مردم فلسطین بیان می‌کنند، ناشی از فشار ضد صهیونیستی فاشیستی مردمانشان است. پشتیبانی سالوسانه، دغلکارانه، جنایت کارانه این دولت‌ها برای کشیدن پرده‌ایست که کمک‌های واقعی این دولت‌ها به اسرائیل و عدم پشتیبانی آنها از مردم ستم دیده فلسطین را از دید مردم خودشان و مردم جهان بپوشانند. در حالی که ارتش اسرائیل وارد عملیات می‌شود و عملا شهر‌ها و روستاها را به ویرانه تبدیل می‌کند، این عالی جنابان از چین تا روسیه تا کشورهای اروپائی و همه کشورهای سرمایه‌داری در سازمان ملل غر و غمزه "بشر دوستانه" می‌آیند و کوچکترین اقدام بازدارنده‌ای انجام نمی‌دهند.

امپریالیسم آمریکا و اروپا را همه می‌شناسند. اما آیا چین پرستان کور شده‌اند؟ به نابینائی اپورتونیسم دچار گشته‌اند؟ آیا منافع مادی دارند که هنوز دنباله این امپریالیسم خونخوار قدم رو می‌روند. آنها بی عملی خشم برانگیز چین "کمونیستی" را نمی‌بینند؟ نمی‌بینند که هزاران هزار نفر زیر بمب‌های اسرائیلی لت و پار می‌شوند. اگر چین سوسیالیستی بود، حداقل تکانی به خود می‌داد، قدم در صحنه عمل می‌گذاشت. برخی از رویدادها قابل تعمق‌اند. زیرا بدیع هستند. مثلا برخی نه در دوران تکامل در شکم مادر بلکه در طول زندگی، ژن‌های رویزیونیستی و اپورتونیستی در اندامشان ظاهر می‌شود، که می‌تواند به نسل سیاسی بعد از آنها منتقل شود.

نظم کمونیستی

۱۵ ژوئن ۲۰۲۴

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: خرده بورژوا انتقاد سیاسی را با برچسب و فحاشی شخصی جواب میدهد. چون منطق ندارد، دشمنی را به آنجا میرساند که در ذهن‌اش مرز دوست و دشمن داخل میشود. از منتقد بیشتر از دشمن طبقاتی نفرت پیدا میکند. خرده بورژوا انسان ترسوئی‌ست که ظاهرش را با رنگ قرمز نقاشی کرده است.