سلاح زنگ زده تروتسکیستی ۵
نویسنده: علی رسولی (ف. ک.)
در سال ۱۹۱۲ بلشویکها تحت رهبری داهیانه لنین تصمیم به قطع کامل ارتباط تشکیلاتی با منشویکها و سایر جریانات ضد مارکسیستی سوسیال دموکراسی روسیه از جمله سانتریستها (تروتسکی) گرفتند و ایجاد حزب بلشویک را اعلام داشتند. تروتسکی که نتوانسته بود بلشویکها را قانع به سقوط در منجلاب منشویکی و انحلال طلبی بکند، همکاری و همدردی خود با منشویکها را مستحکمترکرد و تلاش داشت تمامی انحلال طلبان و ضد بلشویکها را در یک بلوک به نام "بلوک اوت" گردهم آورد تا به پندار و آرزوی ارتجاعیاش یعنی تلاشی حزب بلشویک تحقق بخشد. "بلوک اوت " با شکستی مفتضحانه مواجه و از هم پاشیده شد. نقل قولهای آورده شده از لنین مربوط به سالهای ۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴ در مقاله "مناسبات لنین با تروتسکی" درباره نظریات واقدامات ارتجاعی تروتسکی در این دوره است. پس بیمورد نبود که لنین نوشت :
«تروتسکی خوش خدمت از دشمن خطرناکتر است» (ازمقاله: نقض وحدت در پرده ی فریادهای وحدت طلبی ـ مه ۱۹۱۴) و«هدف تروتسکی آنست که با خاک پاشیدن به چشم کارگران، انحلال طلبی را مخفی کند … با تروتسکی بحث ماهوی کردن غیرممکن است زیرا او هیچ عقیده پابرجائی ندارد … در مورد چنین فردی، باید وی را به عنوان دیپلماتی از پستترن قماش رسوا کرد» (ازمقاله: درباره تروتسکی و یک پلاتفرم حزبی مشخص ـ دسامبر ۱۹۱۲).
کشورهای امپریالیستی از سال ۱۹۱۳ خود را برای آ غازیک جنگ جهانی آماده میکردند و در طبل دروغین دفاع از میهن میکوبیدند تا با تحمیق تودهها بتوانند به منظور گسترش مناطق نفوذ و زیرسلطه خود آنها را به کشتارگاهها بکشانند. لنین و حزب بلشویک با قاطعیت تمام به مقابله با جنگ جهانی برخاستند و شعار تبدیل جنگ جهانی به انقلاب برای سرنگونی ارتجاع داخلی را مطرح ساختند. بسیاری ازسوسیال دموکراتها در روسیه و سایر کشورهای اروپائی به پابوسی بورژوازی کشور خودی تن دادند و عدهای نیز با طرح شعارهائی همچون "صلح به هر قیمت" و "نه پیروزی و نه شکست" عملاً به مخالفت با اقدامات انقلابی جهت سرنگونی ارتجاع کشور خودی و در نتیجه تثبیت حاکمیت امپریالیستی پرداختند. از این جمله بودند کائوتسکی در آلمان و سران منشویکها در روسیه. تروتسکی در این صف عرض اندام میکرد. تروتسکی در نامهای به تاریخ آوریل ۱۹۱۳ به چخئیدزه منشویک، همدلی و هم زبانی خود را با او چنین اعلام داشت:
«لنین، مثل دیوانهای، شجاعانه بر سر مسائل عامیانه داد و فریاد به راه میاندازد، چون او در این قبیل کارها استاد است و خیلی ماهرانه از هر پس ماندگی جنبش کارگری در روسیه بهره میگیرد، مرتب جنجال درست میکند».
بزعم تروتسکی آگاهی دادن به کارگران جهت مبارزه علیه جنگ امپریالیستی و تبدیل آن به انقلاب برای سرنگونی ارتجاع حاکم بر کشورخودی، و همچنین آگاهی دادن به پرولتاریا برای حزبیت و مبارزه علیه انحلال طلبی، "مسائل عامیانه " بودهاند ولی همدستی و هم زبانی با منشویکها و کائوتسکیستها یعنی کمک به بقای سیادت این یا آن کشور امپریالیستی و دعوت کارگران به انحلال طلبی و احتراز از حزبیت، گوئی اقدامی علیه یک "دیوانه " و بدور از "جنجال" بوده است. از نظر لنین سکوت در برابر آن مواضع ارتجاعی ناشایست بود و لذا دریک سری مقالات از ۱۹۱۳ تا پایان جنگ جهانی اول به افشای مواضع کائوتسکی و کائوتسکیستها در اروپا و از جمله تروتسکی پرداخت و در مورد تروتسکی نوشت:
«راکوفسکی و ایضاً تروتسکی، به نظر من همه از مضرترین "کائوتسکیستها" هستند، بدین معنی که همه آنها به نحوی از انحاء طرفدار وحدت با اپورتونیستها هستند، همهی آنها به نحوی از انحاء اپورتونیسم را آرایش میدهند وهمهی آنها به جای مارکسیسم انقلابی، اکلکتیسم را ترویج میکنند» (از: نامه به کولونتای ـ اوت ۱۹۱۵)
و در نامهای دیگر خاطر نشان ساخت که:
«اختلاف ما با تروتسکی بر سر چیست؟ شما لابد به دانستن این موضوع علاقمندید. خلاصه بگویم، او یک کائوتسکیست است، بدین معنی که او طرفدار اتحاد با کائوتسکیستها در انترناسیونال و با گروه پارلمانی چخئیدزه در روسیه است. ما مطلقاً با چنین اتحادی مخالفیم. چخئیدزه حقیقت هم نظری خود را با کمیته سازماندهی و کسانی که در کمیته جنگ شرکت میکنند، با پوششی از الفاظ استتار میکند» (نامه به هانریت رلاند ـ هلست ـ ۸ مارس ۱۹۱۶).
لنین درنامهای دیگر، تروتسکی را این چنین توصیف میکند:
«تروتسکی به آنجا آمد و این شارلاتان بفوریت در تبانی با جناح راست نشریه "ناوی میر" علیه جناح چپ سمیروالد دست به کارشد. تروتسکی اینگونه است، او همواره همان میماند که بود : یک حقه باز کامل، یک شیاد، که اداهای چپ گونه درمیآورد ولی تا جائی که قادراست به راستها یاری میرساند» (نامه به اینس آرماند ـ ۱۹ فوریه ۱۹۱۷).
ادامه دارد