سرمقاله

سلاح زنگ زده تروتسکیستی ۸

نویسنده: علی رسولی (ف. ک.)

ادامه

تصورکنم که هم تروتسکی و هم احیاناً جناب بیانی، معنای آغاز را فهمیده باشند. چرا لنین ۲۵ اکتبر را زمان آغاز می‌داند و همان زمان مشاجره در سال ۱۹۰۵ را به عنوان آغاز اعلام نکرده بلکه از ۲۵ اکتبر۱۹۱۷ نام برده است، زیرا 

«نخستین وظیفه‌ی هر حزبی که آینده بوی تعلق دارد، عبارتست از اقناع اکثریت مردم به صحت برنامه و تاکتیک خود … زیرا اکثریت کارگران و دهقانان روسیه، چنانکه آخرین کنگره شوراها در مسکو بی چون و چرا نشان داد، دانسته و فهمیده هوادار بلشویک‌ها هستند» (همانجا)

و انقلاب فوریه ۱۹۱۷ و سال‌های در پی آن نقش ارزنده‌ای در آگاهی و تشکل کارگران و دهقانان تهیدست داشتند. تروتسکی به تقلید از پارووس فکر می‌کرد با شعار دادن و موعظه و بدون جلب توده‌ها، امکان انقلاب سوسیالیستی موجود است. لنین بدرستی در همان سال ۱۹۰۵ طرح می‌کرد که:

«ما پس از انجام انقلاب دموکراتیک بلافاصله و درست به میزان نیروی خود که نیروی پرولتاریای آگاه و متشکل باشد، انقلاب سوسیالیستی را آغاز خواهیم نمود. ما هوادار انقلاب پی درپی هستیم. ما در نیمه راه توقف نخواهیم کرد». 

مسأله مهم در روسیه آنزمان (۱۹۰۵ و چندسال پس ازآن) بر این بود که حزبیت بلشویکی را استحکام و اتحاد رزمنده کارگران و دهقانان را تحت رهبری پرولتاریا تحقق بخشید تا راه برای آغاز انقلاب سوسیالستی هموار گردد. انقلاب سوسیالیستی، اقدام عملی سترگی است که تحقق آن با موعظه و شعارهای تو خالی و بی مایه امکان پذیر نیست. تروتسکی دروغگو و تحریف کننده وقایع تاریخی مدعی شد که گویا لنین درسال ۱۹۱۹ درباره‌ی اختلاف بر روی روند انقلاب روسیه به بوفه گفته بود 

«آری، تروتسکی حق داشته است». 

چه خوب که آثار لنین در دسترس می‌باشند و سندی واضح و روشن در رد این دروغگوئی بزرگ تروتسکی و رسوائی او و پیروانش که همان دروغ‌ها را در شکلی مشابه تکرارمی‌کنند، هستند. لنین درسال ۱۹۲۱ یعنی دو سال پس از تاریخ ادعائی تروتسکی نوشت:

«وظیفه مستقیم و نزدیک انقلاب روسیه وظیفه بورژوا دموکراتیک بود، یعنی برانداختن بقایای نظامات قرون وسطائی و زدودن این بقایا تا آخر و تصفیه روسیه از وجود این بربریت، از این ننگ و از این بزرگترین ترمز هر گونه فرهنگ و هر پیشرفتی در کشور ما. و ما بحق می‌بالیم که این تصفیه را بسی با عزم‌تر وسریع‌تر و جسورانه‌تر وکامیابانه‌تر و پردامنه‌تر و از نقطه نظر نفوذ در توده‌های خلق و در قشرهای عظیم آن، عمیق‌تر از انقلاب کبیر فرانسه، که متجاوز از ۱۲۵ سال پیش واقع شد، انجام داده‌ایم» (لنین ـ ازمقاله : بمناسبت چهارمین سالگشت انقلاب اکتبر). 

لنین درهمان مقاله ادامه می‌دهد:

«برای آنکه فتوحات انقلاب بورژوا دموکراتیک را برای خلق‌های روسیه تحکیم کنیم، می‌بایست جلوتر برویم و جلوتر رفتیم. ما مسائل انقلاب بورژوا دموکراتیک را در اثنای راه، در جریان عمل و بمثابه "محصول فرعی" کار سوسیالیستی عمده و واقعی و انقلابی ـ پرولتری خودمان حل می‌کردیم. ما همیشه می‌گفتیم رفرم، محصول فرعی مبارزه انقلابی طبقاتی است. ما می‌گفتیم و در عمل ثابت کردیم که اصلاحات بورژوا ـ دموکراتیک محصول فرعی انقلاب پرولتری یعنی سوسیالیستی است … نخستین انقلاب ضمن رشد خود به انقلاب دوم تحول می‌یابد. انقلاب دوم مسائل انقلاب اول را در جریان عمل حل می‌کند. انقلاب دوم کار انقلاب اول را تحکیم می‌نماید. مبارزه و تنها مبارزه است که معین می‌کند تا چه حدودی انقلاب اول موفق خواهد شد به انقلاب دوم تحول یابد» (همانجا). 

گویی لنین به هنگام نگارش این مقاله می‌دانست احتمالاً در آینده، جاعلینی پیدا خواهند شد که با تحریف وقایع تاریخی به سوء استفاده از چهره‌ی انقلابی این بزرگ مرد کمونیسم بپردازند، لذا ضروری دانست آنچه را که در ۱۹۰۵ بیان داشته بود، مجدداً بازگو کند که چگونه تحقق یافته‌اند. لنین همانگونه که در همان سال ۱۹۰۵ نوشته بود، اعتقاد به انقلاب پی درپی داشت و این انقلاب با یاوه گوئی‌ها و موعظه‌های تروتسکی درباره انقلاب روسیه، بسیارتفاوت ماهوی داشت. به آن دروغ تروتسکی از جنبه‌ای دیگر نگاه افکنیم. تروتسکی می‌نویسد:

«پس از ورود به پترزبورگ به کامنف گفتم که دیگر میان من و تزهای معروف به "تزآوریل" لنین فاصله وجود ندارد» (زندگی من). 

در تزهای آوریل می‌خوانیم :

«مادام که ما دراقلیت هستیم، کارمان انتقاد و توضیح اشتباهات است و در عین حال لزوم انتقال تمام قدرت بدست شوراهای نمایندگان کارگران را تبلیغ می‌‌نمائیم تا توده‌ها بکمک تجربه‌ی خود از قید اشتباهات خویش برهند. 

۵ ـ جمهوری پارلمانی نه ـ زیرا این رجعت از شوراهای نمایندگان کارگران به جمهوری پارلمانی گامی است به پس ـ بلکه استقرار جمهوری شوراهای نمایندگان کارگران و برزگران و دهقانان در سراسر کشور. از پائین تا بالا…

ادامه دارد