تحولات در سوریه

بشار اسد، نوزدهمین رئیس جمهور سوریه در ۷ دسامبر ۲۰۲۴ از کشورش فرار کرد و همراه خانواده به روسیه  پناهنده شد. تعدادی از گروه‌های مسلح مختلف المنافع به رهبری "هیئت تحریر الشام"، یک گروه داعشی، ظاهراً پس از ۱۱ روز تهاجم همه جانبه به حلب، حما و حمص و تسخیر آنها، دمشق را نیز فتح کردند و به حکومت بیش از ۵۰ سال بعث سوریه خاتمه دادند.

سوریه در کجاست؟

سوریه در غرب آسیا قرار دارد و با اسرائیل، اردن، لبنان، ترکیه و عراق هم مرز است و در کنار دریای مدیترانه قرار گرفته است. این کشور در یک نقطه استراتژیک خاورمیانه واقع است و جمعیت ۲۱ میلیونی آن ترکیبی است از چند ملیت‌ و گروه‌ قومی: ۱- عرب، که اکثر جمعیت را تشکیل می‌دهد. ۲- کرد، با ۱۰ درصد بعد از ملیت عرب پرجمعیت‌ترین است. ۳- ترکمن، ۴- آشوری، ۵- چرکسی‌، ۶- ارمنی و چندین گروه با تعداد اندک مثل ایرانی، آلبانیائی، چچنی و غیره.

سوریه به علت هم مرز بودن با اسرائیل و مناقشات سرزمینی با آن و در عین حال همسایگی با ترکیه و حضور بخش قابل توجهی از ملت کرد در این کشور، به صورت کشوری پر تنش و معضل درآمده است. این کشور در همسایگی نیروهای محور مقاومت است (حزب الله لبنان، حوثی‌های یمن، حماس فلسطین و حشدالشعبی عراق) و تا حاکمیت بشار اسد با این نیروها مناسبات فشرده سیاسی داشت. در عین حال دولت ایران  نیز یکی از یاران با ثبات‌اش به حساب می‌آمد. دولت ایران از طریق سوریه نیرو و کمک‌های میلیاردی مالی و تسلیحاتی را به نیروهای محور مقاومت می‌رساند. لذا حکومت سوریه از یک جانب خطری بالفعل برای اشغالگری اسرائیل و نفوذ آمریکا در منطقه به حساب می‌آمد. و از جانب دیگر نفوذ امپریالیسم چین و روسیه را در منطقه تسهیل و تسریع می‌کرد.

لذا سوریه محل تقاطع نیروهای دولتی با ده‌ها گروه و سازمان مذهبی و سیاسی‌ از یک جانب و درگیری‌های نظامی گروه‌ها علیه هم از جانب دیگر است. مهمترین گروه‌های فعال در سوریه عبارتند از هیئت تحریر الشام، جیش‌النصر، ادلب‌الحر، فلیق‌الشام، احرارالشام،  جیش‌المجاهدین. قدرتمندترین این گروه‌ها همان گروه اول (هیئت تحریر الشام) است که توانسته دیگر گروه‌ها را با هم متحد کند و دمشق را فتح نماید. گفته می‌شود توافقاتی بین دولت‌های درگیر و ارتش سوریه برای تعویض دولت انجام شده است به همین خاطر هم دولت خیلی سریع تعویض شد. این امکان وجود دارد ولی ما مدرکی برای استدلال آن در دست نداریم.

کشور سوریه در ده سال اخیر هیچ گاه تمام و کمال تحت قدرت دولت حاکم بر این کشور نبوده است. همیشه منطقه و یا مناطقی از آن تحت تصرف داعش، هیئت تحریر الشام ، دولت ترکیه و غیره... قرار داشته است.

اکنون سوریه از پایگاه ایران، روسیه و چین به دوست اسرائیل و امپریالیست‌های غربی و آمریکا تبدیل شده است. ولی این وضعیت پایدار نیست. گروه‌های در حال حاضر متحد دارای منافع خود هستند و برای آن مبارزه می‌کنند. لذا تضاد و شدت روز افزون آن در این مجمع متحد حضور دارد. بسیاری از این گروه‌ها مسلمان و حتی بسیار افراطی هستند و قادر نیستند برای مدتی طولانی اسرائیل را تحمل کنند. این گروه‌ها همیشه تمایل به تجزیه و حرکت به سوی مخالف را دارند.

در شمال شرقی سوریه در منطقه دیرالزور و حسکه، نفت و تأسیسات نفتی وجود دارد. ولی هیچگاه این تأسیسات تمام و کمال در ید قدرت دولت بشار اسد نبوده است و گروه‌های متخاصم که این مناطق را در اشغال خود داشتند از قبل فروش نفت سودهای صدها میلیونی می‌بردند، اکنون نیز این منبع نمی‌تواند تماماً در ید قدرت دولت جدید باشد. دولت ترکیه که نیرو و شتاب دهنده اصلی گروه‌هائی است که اکنون دولت را تصاحب کرده‌اند، سعی دارد مناطق دیرالزور و الحسکه را متصرف شود تا بر نفت آنجا تسلط یابد و در عین حال با قتل عام و نسل کشی کردهای سوریه و بخشاً عراق مرز‌های خود را "امن" سازد.

در گذشته طرح کشیدن یک لوله از منابع نفتی کشورهای خلیج فارس، از طریق عربستان - سوریه – ترکیه به اروپا، لذا رساندن نفت در امنیت کامل و از کوتاه‌ترین راه به اروپا در دستور کار کشورهای اروپائی قرار داشت. این امر با شروع مبارزه "ارتش آزاد سوریه" علیه دولت این کشور و پس از آن درگیری‌های اسرائیل با دولت سوریه و دیگر وقایع و تنش‌های نظامی درونی به تعویق افتاد. این طرح در تقابل با منافع روسیه و چین قرار دارد. لذا بر سر این طرح کشور سوریه محل تنش و تقابل خواهد بود.

رژیم اسد توانست کشور سوریه را همراه تکامل سیستم سرمایه‌داری جهانی تکامل دهد و سوریه مدرنی را بسازد. این رژیم همانند رژیم پهلوی هر گامی را با سرکوب، اختناق و کشتار انجام می‌داد. مردم سوریه هیچ گاه روی آزادی و رفاه و امنیت به خود ندیدند و همیشه علیه مفاسد حاکم در مبارزه بودند.

دولت جدید که هنوز کاملا به قدرت تکیه نزده و پر از تناقض و تضاد است نیز ماهیتا و بر مبنای گرایش طبقاتی و آئینی‌اش نمی‌تواند حتی یک روز برای مردم سوریه امنیت و رفاه به وجود آورد. این دولت در همان روز اول، وابستگی‌اش به نیروهای بین‌المللی امپریالیستی را نشان خواهد داد و علیه مردم به ویژه طبقه کارگر مبارز سوریه، فاشیسم اعمال خواهد کرد. این را تجربه مردم ایران، لیبی، عراق، افغانستان، سودان، مصر و... به روشنی اثبات می‌کند. این دولت و ترکیب نیروهای تشکیل دهنده‌اش، درگیری‌های نیروها و گروه‌های دیگر خارج از دولت علیه دولت، اقدامات جنایت کارانه اردوغان در این کشور، تحریکات نیروهای مختلف امپریالیستی جهت کسب و یا حفظ منافع‌شان، سوریه را برای مدتی نه چندان کوتاه به آشوب و هرج و مرج خواهند کشید که اولا فشارهای سیاسی غیر قابل تحمل و فقر و بیماری گسترده‌تر از امروز گریبان نیروی کار و اقشار مترقی را خواهد گرفت.

سوریه روندی را طی کرده است که کشور ایران در سال ۵۷ طی کرد؛ سرنگونی یک رژیم جنایت کار و به قدرت رسیدن یک حکومت جنایت کارتر مذهبی و به شدت عقب مانده. با این تفاوت که سوریه‌ی امروز در خطر تجزیه نیز قرار دارد. در روز‌هائی که هیئت تحریر الشام برای فتح دمشق در راه بود، دولت اسرائیل کل نیروی دریائی سوریه را نابود کرد و بخشی از بلندی‌های جولان را اشغال نمود. دولت ترکیه در همین روزها به قتل عام کردها می‌پرداخت و امروزه حاضر به بیرون رفتن نیست. دولت روسیه اکنون با دولتمردان جدید برای ماندن نیروهایش در سوریه در جریان مذاکره است. دولت آمریکا نیز به ماندگاری خود در سوریه تأکید کرده است. برای دولت چین نیز مثل این که هیچ اتفاق قابل ذکری نیافتاده است. این کشور نیز همانند دیگر کشورهای امپریالیستی خواهان نرمش پذیری طرفین دعوا شده است ولی با سکوت، سیاست استثماری خود را به پیش می‌برد.

در این اوضاع آشفته مدیای غرب به ویژه فارسی زبان آن مثل رادیو فردا، رادیو زمانه، رادیو DW، رادیو فرانسه و غیره تمرکز را روی جنایات بشار اسد گذاشته‌اند تا تهاجم و جنایات اخیر اسرائیل در سوریه را از دید مردم جهان بپوشانند. در عین حال جنایت کاران داعشی و حاکم کنونی در سوریه را نیروهای شورشی میخوانند تا آن‌ها را در اذهان عمومی تلطیف کنند.

از سوی دیگر این شرایط باعث خواهد شد تا مبارزه مردم سوریه جهت رفاه، آرامش و صلح عمیق‌تر از حال به پیش رود. از این رو سوریه سالهای پر آشوبی را در پیش خواهد داشت؛ درگیری‌های نظامی بی انتهای گروه‌ها علیه هم و دولت علیه مردم، فقر و بیماری و فساد غیر قابل تحمل از یک سو و مبارزه و اتحاد، وحدت و انقلاب از سوی دیگر سرنوشت این کشور را رقم خواهد زد.

جنبش کارگری و کمونیستی در سوریه قدرتمند است. راه رهائی مردم زحمتکش و ستم دیده سوریه در پیروزی این طبقه و جنبش کمونیستی آن نهفته است.

نظم کمونیستی

25.9.1403