زندانیان سیاسی و ساس‌های طبقاتی

 

در ایران یک رژیم فاشیستی – مذهبی، یعنی خطرناک‌ترین نوع فاشیسم حاکم است. همان طور که کشور تحت سلطه چنین رژیمی یک زندان بزرگ است، زندان‌های چنین رژیمی نیز یک شکنجه‌گاه و قتلگاه بزرگ است. این رژیم هر اندازه که پایه‌های مردمی‌اش سست‌تر و شکننده‌تر میگردد، به همان اندازه بر صبعیت، خونخواری و دد منشی خود بر مردم و به ویژه زندانیان سیاسی میآفزاید. رژیم ایران زندانیان سیاسی را در هر روز یک بار شکنجه نمی‌کند. این رژیم به این امر راضی نیست. زندانیان سیاسی باید تا زمان "آزادی" یا اعدامشان در شکنجه دائم به سر ببرند، ۲۴ ساعت در شبانه روز.

برای این امر شکنجه‌گران بسیاری را استخدام کرده است. این شکنجه‌گران همچون سیاستمداران این کشور پرخور، فربه، بی رحم و نسبت به شکنجه شوندگان بی تفاوت‌اند. این شکنجه‌گران هم طبقه‌ای‌های رژیم حاکم‌اند.

این شکنجه‌گران ساس‌های گزنده‌ای هستند که دولتمردان را نمیگزند، با خودی‌ها کاری ندارند. به قول معروف غریب گز هستند، فقط در سلول‌ زندانیان سیاسی وارد می‌شوند و زندگی را بر آن‌ها غیر قابل تحمل میسازند.

جمال عاملی، زندانی سیاسی بند هشت زندان اوین میگوید: «نمی‌توانم بین زخم‌های پوستی ناشی از پیشرفت بیماری خودایمنی و زخم‌های ناشی از گزش ساس‌هایی که اندازه‌شان دو برابر ساس‌های معمولی است، تمایز قائل شوم.»

ضیاء نبوی، زندانی سیاسی نیز از وجود ساس در زندان اوین خبر داد. او در نامه‌اش به شکنجه ناشی از گزش ساس اشاره میکند: «حتی اگر کسی با این ادعای بی‌اساس زندانبان همراه باشد که زندانی بودن حق امثال ماست، بعید است شکنجه تحمل ساس‌ها را هم جزو محکومیت ما بداند. باشد که نوشتن و پرداختن به آن دریچه‌ای برای خلاصی از این رنج‌ها بگشاید.» او در این نامه اضافه میکند که «زندانیان برای خلاص شدن از شر این حشره موذی شب‌ها به قرص‌های آرامبخش و خواب‌آور پناه می‌برند که آن هم افاقه نمی‌کند.». (رادیو فردا)

سرکوبگران رژیم برای جلوگیری اشاعه بیشتر این خبر، آقای نبوی را جهت تنبیه در سلول انفرادی به بند کشیدند.

ولی این خبر که واقعیت دردناکی را از شرایط زندانیان سیاسی آشکار میسازد، انتشار وسیع یافت. در این ضمن اقای مهدی محمودیان، زندانی سیاسی، وجود ساس در سلول‌های زندان اوین را تأیید کرد.

ساس گزنده‌ای بسیار کوچک و انگلی است که از خون انسان و حیوانات دیگر تغذیه میکند. روزها استراحت میکند و شب‌ها فعال میشود. حساسیت نسبت به گزش ساس در انسان‌های مختلف متفاوت است. ولی به طور کلی گزش ساس باعث تورم و التهاب میشود، عکس العمل نسبت گزش ساس، خارش بی اراده جای گزش است که ناشی از آن محل گزش دچار عفونت میگردد و مدت‌های طولانی انسان گزیده شده را در تنش و ناآرامی نگه میدارد و خطر گسترش عفونت همیشه یکی از عواقب آن است.

زمانی که کسی در یک شب چندین بار مورد گزش ساس قرار گیرد، حداقل ۳ شبانه روز از زندگی‌اش با شکنجه و التهاب عجین میگردد. حال میشود تصور کرد که زندانیان سیاسی که سلول‌هاشان مملو از ساس است، در چه شکنجه دائمی به سر می‌برند.

این ساس‌ها هم جنسان خود را نمیگزند. آن‌ها شب‌ها فعال هستند به همه جا می‌روند به رختخوب پاسداران هم وارد می‌شوند ولی آن‌ها را نمیگزند، زیرا پاسداران از جنس خود آن‌ها هستند، هم طبقه‌ایند. کفتاران معمولا کفتاران را نمیدرند. آهوها را میدرند. ساس‌ها هم همین طورند. به همین دلیل به آن‌ها غریب‌گز می‌گویند.

شکنجه و قتل تنها کار جمهوری اسلامی نیست، کار روزمره همه فاشیست‌هاست. در زمان هیتلر، پزشک‌های "محقق" علم پرور، برخی از زندانیان سیاسی را در محوطه‌هائی به اندازه باجه تلفن محبوس می‌کردند و هزاران پشه را بدانجا میفرستادند. آن‌ها میخواستند بدانند که تأثیر هزاران نیش پشه بر بدن انسان چگونه است. این زندانیان بعد از مدت کوتاهی میمردند. این عالمان فاشیست اسم‌اش را هم گذاشته بودند "تحقیقات علمی عفونت شناسی".

از قرار معلوم رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ایران نیز در جریان "تحقیقات علمی است" تا روشن شود که مرگ در اثر نیش مرتب ساس بر بدن انسان چگونه است و این شکنجه به چه صورت‌هائی خود را مینمایاند.

از قرار معلوم سرنگونی ساس‌های فاشیست با سرنگونی رژیم فاشیستی در ایران همراه خواهد بود.

نظم کمونیستی

26.3.1403

 

شیوه تفکر یک خرده بورژوا: خرده بورژوا انتقاد سیاسی را با برچسب و فحاشی شخصی جواب میدهد. چون منطق ندارد، دشمنی را به آنجا میرساند که در ذهن‌اش مرز دوست و دشمن داخل میشود. از منتقد بیشتر از دشمن طبقاتی نفرت پیدا میکند. خرده بورژوا انسان ترسوئی‌ست که ظاهرش را با رنگ قرمز نقاشی کرده است.