بورژوازی شووینیست کرد، منافع ملت‌اش را با پول معاوضه می‌کند
نیچروان بارزانی رئیس منطقه خودگردان کردستان عراق در اواسط مهرماه ۱۴۰۴ با علی خامنه‌ای در ایران دیدار کرد. در این دیدار منافع ملت کرد فراموش شد زیرا مقاوله‌های سیاسی و قراردادهای اقتصادی، شووینیست‌های کرد عراق را از خود بیخود کرده بود.
بورژوازی شووینیست یک ملت به لحاظ منافع طبقاتی دشمن خطرناک و آشتی ناپذیر کارگران و زحمتکشان آن ملت است. زمانی که یک بورژوازی بزرگ در یک قلمرو سیاسی چند ملیتی حقوق بورژوازی شوونیست این ملیت‌ها را پایمال می‌کند، بورژوازی این ملیت‌ها قادر می‌گردند پرولتاریای ملت خود را علیه بورژوازی بزرگ منطقه فراگیر با خود متحد کند. در همین حال نیز استثمار طبقه کارگر این ملت‌ها توسط بورژوازی شوونیست خود با شدت اعمال می‌شود.
در کردستان عراق دقیقا چنین وضعیتی حاکم است. بارزانی به عنوان نماینده بورژوازی ملت کرد عراق، تحت سیطره بورژوازی بزرگ عراق قرار دارد. با وجود داشتن حق خود مختاری ولی این دو بورژوازی دارای حقوق مساوی نیستند. یکی بر دیگری ستم می‌کند. به همین جهت نیز بورژوازی کرد شعار بورژوائی “مبارزه علیه ستم ملی“ را به جای شعار پرولتری “حق ملل در تعیین سرنوشت خویش تا جدائی و ایجاد دولت مستقل“ می‌نشاند.
بورژوازی شوونیست کرد برای رسیدن به منافع اقتصادی و تحکیم قدرت سیاسی خود حاضر است همه ملت خود را قربانی کند.
بارزانی پس از دیدار با علی خامنه‌ای می‌گوید: «دو جنبه کلیدی در مورد ایران وجود دارد، اول این‌ که ایران همسایه مهمی برای ماست؛ ما مرزهای مشترک و طولانی با ایران داریم؛ هرگز نخواسته‌ایم و به دنبال آن هم نیستیم که هیچ اختلالی در روابط ما با ایران ایجاد شود. در عین حال، ما منشأ هیچ تهدیدی برای ایران نیستیم. ما نمی‌خواهیم که به هیچ شیوه‌ای از خاک اقلیم کُردستان، هیچ‌گونه تقابلی بر علیه هیچ کدام از همسایگانمان صورت بگیرد. ایران، جزو آن کشورهایی است که هرگز نمی‌خواهیم منبع تهدید برای آن باشیم. این اصل، در سیاست اقلیم کُردستان محوریت دارد. ما می‌خواهیم عامل امنیت و ثبات در منطقه باشیم، نه عامل بی‌ثباتی و برهم‌زننده امنیت و آسایش در منطقه. در حقیقت، این مهم همچنان سیاست واقعی اقلیم کُردستان است.»
در این گفتار سعی گردیده بر چند مسأله مهم پرده ساتر کشیده شود:
۱- کردهای ایران به عنوان بخشی مهم از ملت تاریخی کرد، تحت ستم و پیگرد و قتل عام رژیم فاشیستی ایران قرار دارند.
۲- نیروهای مبارز کرد ایرانی در کردستان عراق تحت پیگرد رژیم فاشیستی ایران هستند و گاهاً توسط این رژیم بمباران می‌شوند.
۳- دولت خودگردان بارزانی این نیروهای اپوزیسیون کرد ایرانی را نیروهای مخل در امنیت و ثبات منطقه ارزیابی می‌کند و سرکوب آن‌ها را برای حفظ رابطه با دولت دد منش ایران و “ثبات و امنیت منطقه“ لازم می‌شمارد. زیرا تصمیم‌اش چنین است «هرگز به منبع تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل نخواهد شد.»
۴- بارزانی تاریخ را تحریف می‌کند. دولت ایران گاه با بارزانی علیه بخشی از مردم کرد و گاه با جلال طالبانی علیه بخش دیگر مردم کرد اقدام سرکوبانه کرده است. بعد نیز که آمریکائی‌ها به عراق آمدند هر دو رهبر خرده بورژوازی (طالبانی) و بورژوازی کرد (بارزانی) به خدمت آن‌ها کمر بستند.
نیچروان بارزانی خود چنین می‌گوید: «آمریکایی‌ها آمدند و با ما صحبت کرده و ما را متقاعد کردند که عراقی جدید و همچنین عراقی مبتنی بر پایه‌های دموکراسی و فدرالیسم در انتظار ماست. ما به عنوان کُرد و به ویژه رهبران کُرد، مرحوم «مام جلال» (جلال طالبانی) و رئیس «مسعود بارزانی»، که خداوند عمرشان را طولانی کند، برای عراق جدید از هیچ تلاشی که لازم بود، واقعاً دریغ نکردیم.» (تسنیم)
بارزانی پس از این دیدار با خامنه‌ای چنین نوشت: «پس از سفرهایم به ایران و بعد از دیداری که با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای داشتیم، معتقدم که نوع، کیفیت و ماهیت روابط میان ایران و اقلیم کُردستان، به طور قابل توجهی بهبود یافته است.»
حال ببینیم کیفیت و ماهیت در چه زمینه‌ای بهبود یافته‌ است:
- اقتصادی: تا ۹ آبان ۱۴۰۳ «تبادلات تجاری ایران و اقلیم کردستان سالیانه به ۶ میلیارد دلار می‌رسد.» (ایرنا - رییس اتحادیه وارد کنندگان و صادرکنندگان اقلیم کردستان) با سفر بارزانی به ایران این رقم تقریبا دو برابر می‌شود.«از نظر اقتصادی، مبادلات تجاری ما با ایران، تقریباً ۱۱ میلیارد دلار در سال است.» (تسنیم – نیچروان بارزانی) همین مقدار سرمایه که بین دو کشور رد و بدل می‌گردد، پایه‌های حاکمیت شوونیستی بارزانی را تحکیم می‌کند.
- او ادامه می‌دهد: «ما می‌خواهیم روابط کنونی خود را از این سطح هم بیش‌تر توسعه دهیم و اقلیم کُردستان هرگز به منبع تهدیدی برای جمهوری اسلامی ایران تبدیل نخواهد شد.» به بیان دیگر هر چه رد و بدل سرمایه بیشتر گردد، تضییق و سرکوب اپوزیسیون کرد ایرانی در کردستان عراق نیز بیشتر می‌گردد. 
این است ماهیت بورژوازی شوونیست کرد عراق. یک بورژوازی خائن به مردم کرد و سر سپرده به نیروهائی که به لحاظ مالی و سیاسی حاکمیت‌اش را تضمین می‌کنند.
در ۲۵ سپتامبر ۲۰۱۷ که در جریان یک همه پرسی، مردم عراق به “حق تعیین سرنوست خویش تا جدائی و ایجاد دولت مستقل“ رأی دادند، در واقع این حق را بدون گرایش به جدا شدن از عراق طلب می‌کردند، همین بورژوازی شوونیست بارزانی بود که با کمک دولت مرکزی عراق که آلت دست امپریالیسم آمریکا شده بود، آن را سرکوب نمود.
این درس تاریخی را ملت کرد هیچگاه فراموش نخواهد کرد.