جنگ در اوکراین و درماندگی نیروهای امپریالیستی

رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ که نماینده یک قشر فاشیستی در آمریکاست، انسانی‌ست خودشیفه و بسیار سطحی. او میخواهد همان گونه که در روابط تجاری‌اش در درون آمریکا طرف تجاری را مرعوب میکرد، در سطح بین‌المللی نیز طرف سیاسی خود را با تهدیدات و غر و غمزه‌های ناشیانه مرعوب کند. وقتی هم که این نمایشات بی اثر میشود، پیچ تهدید را دوباره سف‌تر میپیچاند. و وقتی شکست میخورد، قضیه کاملا ماست مالی میشود. یکی از این موارد در دور دوم ریاست جمهوری‌اش، موضع او در مورد جنگ اوکراین با روسیه است.

ترامپ در دور دوم کسب قدرت سیاسی در آمریکا سعی کرد در یک نشست با پوتین سریع و قطعی به جنگ خاتمه دهد. این توهم به سرعت شکست خورد.

ترامپ در ۲۳ تیر ۱۴۰۴ برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین یک مهلت ۵۰ روزه تعیین کرد و تهدید نمود که در صورت تخطی روسیه از این فرمان، تحریم‌های آمریکا علیه روسیه را ۱۰۰ درصد افزایش خواهد داد.

ولی او در ۷ مرداد مهلت ۵۰ روزه را به ۱۰ روز رساند و چون میدانست که جنگ این دو کشور که در واقع جنگ روسیه با آمریکا و کشورهای اروپائی‌ست به این زودی پایان نخواهد یافت گفت که بعد از این مهلت در مورد اعمال تحریمهای بیشتر بعداً تصمیم خواهد گرفت. ولی این پشتک واروی ناشیانه سیاسی و تاکتیکی نیز شکست خورد و جنگ پایان نگرفت.

سیاست ضرب‌العجل تعیین کردن، با سیاست مذاکره و رفتن مکرر استیون ویتکوف به روسیه ماست مالی شد. ویتکوف فرستاده ویژه ترامپ تا کنون چند بار راهی روسیه شده است:

۱۱ آوریل ۲۰۲۵ (۲۲ فروردین ۱۴۰۴): ملاقات با پوتین

۲۵ آوریل ۲۰۲۵ (۵ اردیبهشت ۱۴۰۴): ملاقات با پوتین که منجر به تبادل زندانیان سیاسی دو کشور شد.

۷ آگوست ۲۰۲۵ (۱۵ مرداد ۱۴۰۴): ملاقات با پوتین

ترامپ بعد از هر ملاقات ویتکوف با پوتین اعلام کرده است که ملاقات خیلی سازنده بوده است. همزمان راشاتودی مینویسد: «یک مقام کاخ سفید گفت که انتظار می‌رود تحریم‌های ثانویه علیه روسیه روز جمعه اعمال شود.» این بدان معناست که مذاکرات مثبت نبوده و نتایج دلخواه حاصل نگردیده است.

واکنش روسیه به تهدیدات ترامپ خونسرانه و با لبخند است. «معاون رئیس شورای امنیت روسیه گفت، اظهارات رئیس جمهور آمریکا درباره وضع تحریم‌های صد درصدی علیه مسکو یک «اولتیماتوم نمایشی» برای روسیه است که اهمیتی به آن نمی‌دهد.» (خبرآنلاین)

در عین حال دبیر کل ناتو میگوید: «دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا می خواهد این سلاح‌ها را به اوکراین تحویل دهد تا مطمئن شویم که اوکراینی‌ها می‌توانند در این جنگ دوام بیاورند و از خود در برابر روس‌ها دفاع کنند. اما ما در اروپا باید هزینه آن را بپردازیم.» این گفتار چند معنا دارد:

۱- حل سریع روند صلح ترامپ به شکست انجامیده است. آمریکا دوباره به اوکراین سلاح صادر میکند. ترامپ که میگفت میخواهد در جهان صلح برقرار کند، خود وارد جنگ میشود.

۲- مرگ خوب است ولی برای همسایه. سلاح آمریکائی به اوکراین صادر میشود به هزینه کشورهای اروپائی و نه به هزینه آمریکا.

۳- به این ترتیب آمریکا با فروش وسیع سلاح به اروپا برای فرستادن به اوکراین، در کلیه صندوق‌های مالی کشورهای اروپائی مثل آلمان، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، لهستان و... را میگشاید و بخش عظیمی از ثروت این کشورها را با مکنده‌های خود میمکد.

سپس نشست آلاسکا بین پوتین و ترامپ سازمان داده شد.

در ابتدا هواپیمای ترامپ با اسکورت بمب افکن ب۵۲ و سپس هواپیمای پوتین با اسکورت جنگنده‌های اف ۳۵ بر زمین نشست. ترامپ برای پوتین، یعنی همان کسی که خود‌شان او را در دادگاه لاهه به عنوان یک جنایتکار جنگی محکوم کردند و حکم جلب‌اش را صادر نمودند، فرش قرمز گستراند و در پذیرائی از او سنگ تمام گذاشت.

ولی این نشست به هیچ توافق قابل لمسی نیانجامید حتی به آتش بس موقت در اوکراین. آن‌ها بعد از نشست خود حتی حاضر نشدند به سؤالات خبرنگاران جواب بدهند. این نشست بدون حضور زلنسکی برگزار شد.

پوتین در این نشست علاوه بر طرح چند نکته منجمله امنیت مرزها (روشن نیست او از کدام مرز صحبت میکند) چنین میگوید: «من به همتایان آمریکایی خود توضیح دادم که این بحران یک شبه به وجود نیامده است ریشه‌های عمیق تاریخی سیاسی و امنیتی دارد. اگر این دلایل بنیادین رفع نشود هیچ آتش‌بس و توافقنامه‌ای نمی‌تواند صلح پایدار بیاورد.» از نظر پوتین این مسائل بنیانی و تاریخی یعنی اوکراین به ویژه سه استان متصرف شده توسط روسیه تاریخاً به روسیه تعلق داشته  و اکنون نیز باید تعلق داشته باشد.

موقعیت برتر روسیه در جنگ اوکراین باعث گردیده که پوتین با طرح روشن و خونسرد در این گونه نشست‌ها شرکت کند و مواضع خود را روشن بیان نماید.

در عین حال تحریم‌های سنگین آمریکا، روسیه را نمیلرزاند. اقتصاد روسیه در حال رشد است. مشتری‌های پر و پا قرصی برای نفت خود دارد. با وجود فروش ارزان نفت به هند و چین ولی درآمد خوبی برای بودجه سالیانه‌اش دارد.

از جانب دیگر دولت آمریکا به رهبری ترامپ نیز در عین حال که هیچ راه حلی برای پایان جنگ در اوکراین ندارد، زیرا همه تهدیدهای ترامپ شکست خورده است، هیچ علاقه‌ای هم به تمام شدن جنگ در اوکراین ندارد. زیرا پراختی‌های خود به اوکراین را به صورت قراردادهای غارتگرانه سنگین استخراج مواد کمیاب اوکراین مثل لیتیوم جبران میکنند و هزینه سلاح‌های ارسالی به این کشور را از اروپائی‌ها می‌گیرد و سودهای میلیاردی نصیبش می‌گردد.

لذا پایان جنگ چشم انداز امیدوار کننده‌ای ندارد. مگر این که اوکراین شرایط روسیه را که به معنای از دست رفتن بخش تقریبا وسیعی از خاک اوکراین است، بپذیرد و متعهد شود که وارد پیمان ناتو نگردد.

در این اوضاع و احوال ملاقات زلنسکی و برخی سران کشورهای اروپائی با ترامپ در آمریکا روی میدهد. با وجود سران اتحادیه اروپا در کاخ سفید، ترامپ جلسه دو نفره با زلنسکی برگزار میکند و سران تحقیر شده و تو سری خورده اروپائی به صف در سالن انتظار به انتظار مینشینند. بعداً نشست سران اتحادیه اروپا با ترامپ، ماکرون و مرتس از آتش بس حمایت میکنند. ترامپ معتقد است اگر توافق اصولی به دست نیاید، آتش بس مسأله‌ای را حل نمیکند. در این میانه زلنسکی سکوت میکند. این نشست نیز نشان داد که هیچ توافقی بین زلنسکی، ترامپ و سران اتحادیه اروپا در مورد حل مسأله اوکراین وجود ندارد. در این نشست ترامپ امید میدهد که «اگر همه چیز خوب پیش ‌برود نشست سه‌جانبه خواهیم داشت. در این صورت، احتمال دستیابی به صلح بسیار بالا می‌رود.» تمام اولتیماتوم‌های ترامپ به روسیه نقش آب شده و حیثیت او در بین مردم آمریکا به شدت رو به کاهش است. دیگر از مهلت ۵۰ روزه و بعد ۱۰ روزه و سپس تهدید به افزایش تحریم‌ها علیه روسیه صحبتی در میان نیست.

در این میان مردم اوکراین و روسیه هر روز قلع و قم میشوند، کلیه زحمتکشان جهان باید مخارج سنگین کمر شکن این جنگ را تحمل کنند ولی سودهای عظیم این جنگ خانمان سوز را سرمایه‌داران چند کنسرن بزرگ بین‌المللی نصیب خود می‌کند.

این جهان روی نظم وارونه است.

نظم کمونیستی
۲۴ شهریور ۱۴۰۴