سلاح زنگ زده تروتسکیستی ۱۴

نویسنده: علی رسولی (ف. ک.)

دارودسته تروتسکی پس از تضعیف نیروهای ضد فرانکو در پی خیانت تروتسکی، نقش نظاره‌گر شکست انقلاب اسپانیا را داشتند. در پی تحقیقاتی که پس از شکست کودتای چپ روانه در بارسلونا انجام گرفت، روشن شد که تروتسکیست‌ها درزمینه رسیدن مواد مورد نیاز ارتش ضد فرانکو، کارشکنی و تخریب کرده و ترور اعضای دولت جمهوری خواهان (جبهه واحد ضد فرانکو) را در برنامه داشته‌اند. تروتسکی در اسپانیا همدلی و همدستی خود با نازی‌های آلمانی و فاشیست‌های ایتالیائی که با تمام نیرو از زمین و هوا به کمک فالانژهای فرانکو شتافته بودند، نشان داد. او مدام تبلیغات ضد شوروی به راه می‌انداخت که گویا کشور شوراها از کمک به انقلاب اسپانیا خودداری می‌کند. این دروغگوئی عیان به آن منظور بود که در آن لحظات حساس بدبینی نسبت به شوروی را ـ یگانه کشوری که به یاری انقلاب اسپانیا شتافته بود ـ بوجود آورد. حتی ارگان‌های تبلیغاتی بورژوازی جهانی مجبوربه اقرار بوده و هستند که کشورشوراها، کمک‌های بی شائبه به انقلاب اسپانیا را انجام داد. یکی از این دستگاه‌های ضد کمونیستی اذعان دارد که علاوه بر اعزام ۵۹ هزار بریگارد از سوی کمینترن:

«محموله نظامی شوروی درماه اکتبر ۱۹۳۶ شامل ۴۲ هواپیمای جنگی پُلی کارپُف ای۱۵، ۱۶ و۳۱ بود. در ۲۹ اکتبر هواپیماهای توپولف اس ب‌ـ۲ در بمباران شهر سِویلا شرکت داشتند … کشتی باری "کامپشه " در ۴ اکتبر و کشتی باری "کمسومول" در ۱۲ اکتبر، محموله خود شامل تانک‌های ت‌ـ۲۶ را در بندر کارتانا تخلیه کردند … تعداد مستشاران نظامی شوروی نهایتاً ۲۱۵۰ تن حدس زده می‌شوند … مسئول مستشاران نظامی شوروی یان برزین بود … علاوه بر ده نوع تفنگ و مسلسل، هواپیماهای پیشرفته شکاری ای‌ـ‌۱۶ و تعداد ۶۰۰ تانک ت ـ ۲۶ نیز از جمله تجهیزات جنگی شوروی برای اسپانیا بودند. در ضمن حدود دو هزار افراد مسلح نیز همراه محمولات بودند» (ویکی پدیا). 

در چین نیز، در حالی که حزب کمونیست چین راسخانه علیه نیروهای تجاوزگر ژاپنی می‌جنگید، تروتسکی از هر گونه مقاله نویسی و لفاظی و کارشکنی علیه حزب کمونیست چین فروگذار نکرد.

تروتسکی در چنان سراشیبی سقوط به منجلاب افتاده بود که به منظورنیل به مقاصد پلیدش، راهی بجز ادامه خوش خدمتی بیشتر به ارتجاع جهانی نمی‌شناخت. او به "کمیته دایز" که متشکل از رهبران فاشیست‌های آمریکائی و سرکردگان ضد کمونیست امنیتی پارلمان آمریکا بودند پیوست تا به قول خودش، درباره توقیف حزب کمونیست و کمینترن اعلام مخالفت کند، زیرا:

«در مورد کمینترن، توقیف تنها به این سازمان کاملاً منحرف و سازش پذیر کمک می‌کند. توقیف حزب کمونیست، فوری اعتبار این حزب را در چشم کارگران به عنوان مبارز آزاردهنده‌ی طبقه حاکم بازسازی می‌کند» (تروتسکی ـ مقاله: چرا پذیرفتم در کمیته دایز حاضر شوم). 

تروتسکی به عنوان مشاور ارتجاعی‌ترین جناح‌های ضد کمونیست و پست‌ترین مقامات آمریکائی در یک نشست با آن‌ها شرکت می‌کند تا به آن‌ها پند دهد که مبادا کاری کنید که سبب تقویب کمونیست‌ها شود. البته ناگفته نماند که همین مقاله را پس از ۹ ماه تأخیر و در زمانی که شرکت مشاورتی او علنی شده و پنهانکاری این خیانت بی‌فایده بود، انتشارداد. گردانندگان جریانات تروتسکیستی امروزی چگونه می‌توانند این اعتراف روشن تروتسکی به خیانت را برای فریب خوردگان بدور خود توجیه کنند. تا کنون سخنی در این باره علنی نکرده‌اند. تا کی بایستی منتظر اظهار نظر آن داعیان تروتسکیستی ماند. آوردیم، اظهار نظر و نه توسل به سلاح زنگ زده تروتسکیستی که چرا کمونیست‌ها ـ از منظر و در مکتب آنان "استالینیست‌ها"ً و"مائوئیست‌ها" ـ دست از افشای تروتسکی برنمی‌دارند. آقایان! لطف کنید و اقلاً درباره‌ی "معراج" "پیام آور" قر ن بیستم اندک توضیحی بدهید تا دیگران از راه "کُفر" بیرون آیند. تصور کنید که روزی روزگاری، شخصی به دعوت سازمان امنیت جمهوری اسلامی و سرسخت‌ترین فالانژهای اسلامی، به منظور برنامه ریزی برای جلوگیری از فعالیت کمونیست‌ها، دریک جلسه مشترک با آن‌ها شرکت کند، یا بهمان منظور، در نشست مشترکی با عوامل سازمان سیا و سرکردگان کوکلاس کلان دخالت داشته باشد، آیا آن فرد را بایستی خیانتکار و دشمن مردم و شخصی پست‌ فطرت دانست یا نه؟ من می‌گویم که آن شخص خیانتکاری پست‌ فطرت و نابخشودنی است. گردانندگان جریانات تروتسکیستی چه پاسخی دارند؟ جناب بیانی چه می‌گوید؟ امید بر اینکه پاسخی صریح داده شود و نگویند که چنین سئوآلی، سئوال "استالینیستی" و "مائوئیستی" است و با توسل به این سلاح زنگ زده تروتسکیستی، از موضع‌گیری طفره روند.

ادامه دارد